*سردبیر
در هر زمان افرادی هستندکه سالها جلوتر از خود را نظاره میکنند و فکر میکنند و سپس تصمیم میگیرند. افرادی که تنها به قله برای رسیده فکر میکنند و نه فقط برای لذت بردن! اینان راه جامعه را به سمت تعالی باز میکنند و مردم به رهبری آنها به پیش میروند. در هر زمان نیز تا دلت بخواهد افرادی هستند که تا جلوتر از نوک کفششان را نمیتوانند ببینند. افرادی با قیافههای حق به جانب، اغلب مظلوم نما و به دنبال واژههایی اغلب با ظاهری زیبا و با تعریف و باطنی نه چندان خوشکل. افرادی که اغلب استدلالهایشان بر پایهی خوابهای پریشان شبشان و یا آخرین رمان تخیلیی که خواندهاند، بنا شده است. افرادی که اگر به آنها ایراد بگیری و یا از روی دلسوزی پنجرهای تازه فرا روی دیدشان باز کنی، با هر چه دم دستشان میآید تو را متهم میکنند و آخر سر هم میگویند همینی که هست. متاسفانه روزانه هم بر کیفیت کارشان افزوده میشود! چگونه میشود که افرادی چنان دیدی پیدا میکنند و عدهای دیگر تا این حد کوته فکر میشوند؟
فکر و اندیشه نعمت خدادادی است، نعمتی است که باید از آن به بهترین نحو استفاده کرد. این نعمت را خداوند به ما عطا نکرده که همین جور آک بند(غربی شد؟) بهش تحویل بدهیم. مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان همواره بر این نکته تاکید ورزیدهاند که دانشجو باید ”قشر متفکر جامعه“ باشد و در کنار نگاهی که به دانشگاه دارد باید یک نگاه نیز به جامعه و جهان پیرامون خود داشته باشد. چرا که دانشجو جدا از ”جامعه“ و ”دنیای پیرامون“ خود نیست.
دانشگاه باید محل رشد اندیشههای نو و محلی برای تصمیمسازی باشد، تا راه برای رشد و به سعادت رسیدن جامعه باز شود و این همه جز با تلاش و مطالعه و تحقیق با هدف میسر نمیشود. این دیدگاه باید نسبت به تمام وجوه زندگیمان حاکم باشد. ما باید در هر جا که هستیم آنجا را مهمترین و استراتژیکیترین مکان بدانیم و با دیدی نسبت به آینده و با فکری باز تصمیم بگیریم.
رشد اندیشه و تفکر جز با مطالعه و بحث و گفت وگویی سالم با اساتیدی برجسته و یا حتی اطرافیان بدست نمیآید. اما چه مطالعهای؟چگونه مطالعه کنیم؟چه چیزهایی را مطالعه کنیم؟ روشن است که عمر آدمی کفاف مطالعه همه کتب چاپ شده تاکنون را نمیدهد. که این عمر هم از برکت نوع دید آدم مدرن (سلطه بر طبیعت حتی اگر آلوده شود) به دنیای پیرامون هر لحظه در حال کاهش است. از طرفی نیز همه کتابها مفید نیستند، تعداد نه چندان کمی از آنها حتی مضر و موجب عقب ماندگی آدمی از سعادت واقعی خود میشود، پس این هم مهم است که چه چیزی را مطالعه کنیم. گستردگی اطلاعات آنقدر زیاد است که اگر آنها را بدون طبقه بندی و نظم بگیریم در اکثر اوقات دچار آشفتگی ذهنی میشویم، و باعث میشود در تعریف واژهها نیز دچار مشکل شویم. پس نیاز به سیر درست مطالعاتی نیز داریم تا هم مساله کثرت اطلاعات و هم مساله عمر آدمی را پوشش دهد.
متاسفانه برخی این مهم را نادیده گرفته و تنها در صدد گذر از امتحانات پایان ترم با استفاده تنها از جزوه استاد هستند، که حتی به محتوای دروسشان توجهی نمیکنند و جایگاه این دروس در زندگیشان را به خوبی درک نمیکنند. دروسی که اغلب ترجمه است و جدا از جامعه بومی. متاسفانه کم کم داریم به این سمت نیز حرکت میکنیم که زندگیمان نیز دارد ترجمهای میشود، حال میخواهی از درس دانشگاه بگیر تا یادداشتهای پراکنده برخی اساتید(که عمدتا با ترم پیش فرقی نمیکند).
یادمان باشد اگر فکر نکنیم و بر اساس اندیشه و تفکر بنیادین و نه ظاهر بین، که تنها از دنیا صورت مادی آن را کاوش میکند، تصمیم نگیریم، کم کم در ظلمات و تاریکی و پستی غرق میشویم. به قول شهید مطهری تنها انسان است که فکر میکند و برایش سوال ایجاد میشود وگرنه حیوان که کاری با تفکر و اندیشه ندارد! و آن که اندیشمند است در مرحله سوال باقی نمیماند.
دو ساله شدن حضور را به تمامی خوانندگانش و دست اندرکارانش تبریک میگوییم.