سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کیست مرا یاری کند؟ - .: ماهنامه دانشجویی حضور :.


*حسن سزاوار

 

بیش از هزار و سیصد و پنجاه سال است که از واقعه‏ی عظیم عاشورا می‏گذرد. عاشورا... عاشورا روزی است که حسین (علیه السلام) آن را از بُعدِ زمان خارج ساخت. او در این روز کاری کرد که شیعه، هر روز و هرکجا، چیزی جز کربلا در مقابل چشمان خود نبیند. کربلا... کربلا نیز مکانی است که این بار حسین (علیه السلام) آن را از بُعد «مکان» خارج ساخت. می‏دانم که به خاطر داری چه می‏گویم: «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا.»
حتماً تو نیز چون من، مسلمان هستی و شیعه. پس ای فرزند حسین! (علیه السلام)، می‏بینی؟! کوفیان را می‏گویم، هنوز هم هر روز کوفیان، پشت ولایت را خالی می‏کنند و هنوز هم هر روز حسینیان، در این دنیای دَنی، پرچم جهاد را با وجود نامردمانِ کوفی، برافراشته نگه داشته‏اند. هیچ توجّه کرده‏ای که کوفیان نیز خود را مسلمان می‏پنداشتند؟
ای فرزند حسین! می‏شنوی؟! این صدای حسینیِ اسلام است که «هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی» گویان، تو را به سوی خود فرا می‏خواند. اگر نمی‏بینیم و نمی‏شنویم، هیچ از خود پرسیده‏ایم که ما را چه شده است؟


حقیقتاً ما را چه شده است؟ نکند که زندگیِ روزمرّه، ذرّه‏ای برایمان شیرین و راحت شده باشد؟ چرا که این همان نوعِ زندگی است که حسینیان حتی یک روزشان را این‏طور نمی‏گذرانند. زندگیِ عاشوراییِ حسینیان را بهتر بشناس: حسینیان هر روز خون می‏دهند، حسینیان هر روز طفل شیر خوار و جوان و نوجوان می‏دهند، مال و زندگی فدا می‏کنند. آری! حسینیان هر روز سر می‏بازند. فرزند حسین! ما چه داده‏ایم؟!
ای فرزند حسین! حسینیان اخلاق زینبی (علیها سلام) و مَرامی چون قاسم بن الحسن دارند. چرا که حسینیان هر روز بعد از خون دادن و فدا کردن، «ما رَأیتُ اِلّا جمیلاً» می‏گویند. آری! آنان سخت‏ترین شرایط را «أحلی مِنَ العَسَل» دیده‏اند، شیرین‏تر از عسل. شیرین...
عجیب نیست؟! چگونه است که شخصی زیباترین لحظات و شیرین‏ترین اوقاتش، اوج سختی‏هاست، امّا شخصی دیگر، یا بهتر بگویم: بسیاری، زیبایی‏هایشان را در هر چه بیشتر غفلت داشتنِ خود دیده‏اند. یادت که نرفته؟! همان زندگیِ روزمرّه را می‏گویم!
 غفلت؟! نکند غفلت را فقط در صبح تا شب، بدون هدف دنبالِ پول و درس و زندگی دویدن می‏بینی؟ نه! فقط این نیست، بگذار دسته‏ای دیگر از غافلانِ امروزمان را نیز نشانت بدهم... نمی‏بینی؟! همان‏هایی را می‏گویم که بر لب «قُربهً إلی الله» می‏گویند و به طرف حسینیان سنگ و نیزه و تیر سه شعله می‏زنند... امان از غفلت!(1)
ای فرزند حسین! خوب چشمانت را باز کن. پرده‏ها را از مقابلشان کنار بزن. خوب نظاره کن و حسینیان را بشناس وگرنه... وگرنه را به خودت واگذار می‏کنم امّا مراقب آماجِ سنگ‏هایمان باید باشیم!
ای فرزند حسین! حسینیان را همیشه دَردی است. آن هم «دردِ دین». درد دین، دردی است که دردمند را به جهاد می‏کشاند و او را جُرئتِ فدا شدن و فدا کردن می‏بخشد، فدا کردن همه چیز.(2) و این را بدان، که برای دردمند، دردِ دین را هیچ مرهمی بهتر از خونش نیست، یعنی غلتیدن در خون شهادت. خوشا به حالشان، عجب التیام زیبایی! چه آرامش شیرینی! شیرین...
حالا راز «أحلی مِنَ العَسَل» را درک کردی؟ راز خارج شدن عاشورا از بُعد زمان را چطور؟! «وَ لا تَحسَبَنَّ الّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ امواتاً بَل أحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون».(3) آری! راز زمان‏مند نبودن حسینیان در خطّ همیشه سرخ شهادت است.
ای فرزند حسین! اکنون نیز درد، یا که نه، دردهای بسیاری پیکر حسنیان را آزار می‏دهد. به احوال پیکرت نظاره کن! واقعاً چقدر دردمندی؟!
شخصی را برایت معرفی می‏کنم که خوب او را می‏شناسی! او ولیِّ مطلق خداست بر روی زمین. همو که مدّت‏هاست چشمانمان بر حضورش نابیناست. هیچ توجّه کرده‏ای که او حسینی‏ترین مردمان است؟ بهتر بگویم، هیچ توجّه کرده‏ای که او نیز «حسین» است؟!(4) نتیجه‏گیری کن! حال فهمیدی که ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امروز بر لبان مبارک چه کسی جاریست؟ تنهاترین فرد زمانت را شناختی؟ همو که منتظر برافراشتنِ پرچم جهاد به دست اویی. (البته خدا کند که منتظر باشیم!)
امّا غافلان نیز بسیارند. مگر نمی‏بینی؟! هر روز بعد از ادای فریضه‏ی نماز صبح، به دنبال کسب و کار و گذراندن زندگیِ بی‏هدفشان می‏روند و شب، بعد از ادای فریضه‏ی نماز عشا برای تکرارِ یک روز تکراریِ دیگر، می‏خوابند. هرچند در طول روز هم خفته‏اند و لکن لا یَشعُرون! چرا که چشم بینا و بیدار و گوشِ شنوا، مشکلات را می‏بیند(5) و صدای اسلام را می‏شنود و فرد را از روزمرگی خارج می‏کند.
مگر نمی‏بینی؟! تمام اسباب و امکانات خود را متّحد کرده‏اند تا جلوی شعار عدالت را بگیرند، خادمان را بی‏کفایت جلوه می‏دهند و دشمنان، خود را بر مردم دلسوز جلوه می‏دهند.
مگر نمی‏بینی؟! حرف از دین و اصولش زدن را، عقب افتادگی، وقت تلف کردن و تحجّر تلقّی کرده و سعی در سست و پشیمان کردن منادیان دین می‏کنند. (زِهی خیال باطل!)
مگر نمی‏بینی؟! علمی که قرار است ابتدایش «هو الأوّل» و انتهایش «هو الآخِر» باشد،(6) با اهداف پوچ و شوم شروع شده و نتیجه‏اش در کشته شدن مسلمانان، هدف قرار دادن فرهنگ آنان، آواره کردن مظلومان و تخریب ممالک اسلامی جلوه می‏یابد.
مگر نمی‏بینی؟! داشتن آرمان‏های اسلامی و شیعی چون تشکیل حکومت اسلامی و انتشار آن، بلند پروازی و خامی شمرده می‏شود.
مگر نمی‏بینی؟! خوب دقت کن! ولیِ فقیهِ مشروعِ زمانِ غیبت را می‏گویم، زمان، شاهد سپری شدن عمر اوست، اما کجایند سر سپردگان ولایت؟ کجایند آنان که «از تو به یک اشارت، از ما به سر دویدن» را سر لوحه کرده‏اند؟ اکثریت، سر جای خود نشسته‏ایم و او اشارت که هیچ، فرمان‏ها می‏دهد، امّا حقیقتاً چقدر تلاش شده است؟ تا برسد به «به سر دویدن‏»ها. در این میان، وای به حال آنان که فکر می‏کنند عامِلند در صورتی که...
مگر نمی‏بینی؟! ... کافیست... گفتم که، کوفیان بسیارند.
امّا اکنون اسلام منتظر بیدار شدن ماست. منتظر عمل کردن، پیش رفتن، جهاد کردن و فدا شدن. بنابراین قدم اوّل را بردار. قدم اوّل شناخت(7) است. «درد دین»، میوه‏ی شیرینِ درختِ شناختِ حقیقی است. شناخت از خود(8)، از دین، از خدا(9)، از نبی و ولی. شناخت از زمان حال(10)، از دشمنان(11)، از کوفیان و خوارج زمان.
از این به به بعد این «من» است که باید به توفیق الهی، عمل کند، جهاد(12) و تلاش کرده و از «خود» گذشتگی کند. این چیزی است که به کارها شتاب می‏دهد، چرا که تا وقتی که پای «خود» در میان است، جای «خدا» کجاست؟!
از خود بگذر. تلاش کن. و...
حسینی باش!
و العاقِبَهُ لِلمُتَّقین.

 

پی‏نوشت‏ها:
1- امام علی (علیه السلام): «فَیا لَها حَسرَهً عَلی کُلِّ ذی غَفلَهٍ أن یَکونَ عُمُرُهُ عَلَیهِ حُجَّه، وَ أن تُوَدّیَهُ أیّامُهُ إلی الشِّقاوَه»: ای دریغا بر هر غافلی که عمرش بر ضدّ او حجّت باشد و روزهایش او را به سوی بدبختی کشاند. (نهج البلاغه، خطبه‏ی 64)
2- امام علی (علیه السلام): «إذا حَضَرَت بَلِیَّهُ فَاجعَلوا أموالَکُم دونَ أنفُسِکُم، وَ إذا نَزَلَت نازِلَهُ فَاجعَلوا أنفُسَکُم دونَ دینِکُم، وَ اعلَموا أنَّ الهالِکَ مَن هَلَکَ دینُهُ، والحَریبَ مَن حُرِبَ دینُهُ»: چون بلایی فرا رسد، مال‏های خود را سپر جان‏هایتان کنید و چون حادثه‏ای پیش آید، جان‏هایتان را فدای دینتان کنید و بدانید هلاک‏گشته کسی است که دینش هلاک شده باشد، و غارت‏شده کسی است که دینش به غارت رفته باشد. (الکافی جلد2 صفحه‏ی 216)
3- «هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند. بلکه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند.» سوره‏ی مبارکه‏ی آل عمران، آیه‏ی 169.
4- در زیارت جامعه‏ی کریمه -که منقول از حضرت امام علی النّقی (علیه السلام) می‏باشد- خطاب به ائمه‏ی اطهار (علیهم السلام) شهادت می‏دهیم که: «وَ أنَّ أرواحَکُم وَ نورَکُم وَ طینَتَکُم واحِدَه»، یعنی ارواح شما و نور شما و طینت شما یکی است.
5- امام علی (علیه السلام): «دَوامُ الغَفلَهِ یُعمِی البَصیرَه»: ادامه یافتن غفلت، دیده‏ی بصیرت را کور می‏کند. (غررالحکم، حدیث5146)
6- امام علی (علیه السلام): «ثَمَرَهُ العِلمِ مَعرِفَهُ اللهِ»: ثمره‏ی علم، شناخت خداست. (غررالحکم، حدیث4586) و در جای دیگر می‏فرماید: «ثَمَرَهُ العِلمِ العِبادَه» ثمره‏ی علم، عبادت است. (غررالحکم، حدیث4600)
7- پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله): «أفضَلُکُم إیماناً أفضَلُکُم مَعرِفَهً»: با ایمان‏ترین شما، با شناخت‏ترین شماست. (منتخب میزان الحکمه، حدیث 4058)
8- امام علی (علیه السلام): «مَعرِفَهُ النَّفسِ أنفَعُ المَعارِفِ»: خود شناسی سودمندترین شناخت‏هاست. (غررالحکم، حدیث9865)
9- امام علی (علیه السلام): «مَن عَرَفَ اللهَ کَمُلَت مَعرِفتُهُ»: هر که خدا را شناخت، معرفتش کامل شد. (غررالحکم، حدیث7999)
10- امام علی (علیه السلام): «إنََّ مَن عَرَفَ الأیّامَ لَم یَغفُل عَنِ الإستِعداد.»: هرکه ایام را شناخت از آماده شدن [برای آخرت] غافل نگشت. (التوحید صفحه‏ی74)
11- امام علی (علیه السلام): «مَن نامَ عَن عَدُوِّهِ، أنبَهَتهُ المَکایِد»: هرکه از دشمن خود غافل شود، دسیسه‏ها او را به خود آورد. (غررالحکم، حدیث8672)
12- مقام معظم رهبری: «جهاد علمى، جهاد عملى، جهاد در دوران جنگ، جهاد در دوران صلح، جهاد با نفس، جهاد با دشمن بیرونى، جهاد با مال، جهاد با جان، جهاد با زبان ... درسى که مى‏خوانید براى رسیدن به ارتقاء عمومىِ ملت اسلامى و امت اسلامى، جهاد است؛ تلاشى که مى‏کنید براى ایجاد همدلى و محبت بین آحاد امّت اسلامى و یکپارچگى آنها، جهاد است؛ وقتى با تمایلات اغواگرانه‏ى شیطانى در درون خودتان مبارزه مى‏کنید، جهاد است؛ هنگامى که دشمنان خدا و دین و قرآن را در دل یا در زبان و یا در عمل خود دشمن مى‏دارید، جهاد فى سبیل‏اللَّه است؛»



نویسنده :« سردبیر » ساعت 10:0 صبح روز پنج شنبه 86 دی 20