سفارش تبلیغ
صبا ویژن


رو به تعالی! - .: ماهنامه دانشجویی حضور :.


*محمد امین آجرلو

دوران دانشجویی فرصتی است طلایی که از آن میتوان به دو صورت استفاده نمود. اول اینکه نیات و اهداف را به گونهای تنظیم کرد که مایه تعالی روحی و فکری و آمادگی معنوی و مادی برای کل زندگی باشد و نوک پیکان زندگی را به سمتی بچرخاند که انسان لحظه به لحظه به تعالی نزدیکتر کند.


اما صورت دوم این است که نیات و اهداف بگونهای باشد که نقطه عطف زندگی به سمت سیاهی و تباهی و انحراف و بازیچه شدن باشد. راهی که اغلب کسانی که پا در آن میگذارند تا آخر راه میروند و روز به روز از حقیقت فاصله میگیرند.کوته نگری و کوته فکری در فعالیتهای دانشجویی این است که خیال کنیم کار و شعار و رفتار ما محدوده اثرش تنها در محیط تحصیل خودمان است.
در بسیاری از موارد شعارها و فعالیتها و موضعگیریها آثار و نتایج کوتاه مدت و بلند مدت فراوانی به همراه دارند کما اینکه شعار جامعه مدنی و گفت و گوی تمدنها و... در دهه قبل به عنوان چراغ سبز قدرت اول منطقه خاورمیانه به دولتهای حریص و مستکبر دنیا، باعث دست اندازیهای متعددی به این منطقه شد که وضعیت امروز افغانستان و عراق نمونه بارز آن است. شاید کسی فکر نمیکرد که موضع گیریها و شعارها بعضا کار را به این جاهای باریک بکشاند!
امروز هم در دانشگاه کسانی که شعار آزادی را مطرح میکنند (البته بدون تعریف دقیق) باید دقت کنند که محدوده اثر این حرف و شعار تا کجاست؟ و از آنجا که ادعایشان هم این است که در کشور ما آزادی وجود ندارد، میتوان فهمید که منظورشان از آزادی آن آزادی مدنظر حضرت امام(ره) و آن آزادی که مردم برای رسیدن به آن انقلاب کردند، نیست. بلکه منظورشان آزادی لیبرالی است.
بد نیست کمی عمیق شویم و ببینیم ادعای نبود آزادی و دموکراسی در کشور و نقد غیر منصفانه و بدون ارائه راه حل به همراه تخریب کسانی که اصلا اهمیت ندارد که چه کسی باشند، شایعه پراکنی و پراکندن روح بحران و آشوب و نا امیدی و رخوت(ما میمیریم!) در فضای داخل کشور به چه قیمتی تمام خواهد شد؟!یکی از مهمترین مشکلات مجموعههای فعلی دانشجویی ترسیم نکردن دقیق هوشمندانه اهداف و آرمانها و برنامههای بلند مدت و کوتاه مدت است. شان دبیر و مسول هرتشکل این است که این اهداف و آرمانها و برنامهها را تنظیم و تبیین نماید. و نبود آن باعث روزمرگی وجزئی نگری خواهد شد.
تاریخ 150 سال گذشته کشور ما نشان میدهد همواره کسانی که در مقابل دین و ایمان مردم ایستدند و روی خوش به دشمنان این ملت نشان دادند(دشمنانی که چشم و طمع آنها هم به منابع مادی ملت بوده و هست و هم به روحیه معنوی و ایمانی مردم) سرنوشت و سرانجام خوبی نداشتند(شاههای قاجار و پهلوی و امثال بنیصدر و...)
و برعکس هر کسی که برای خدا و اسلام عزیز کار کرده و از زندگی خودبرای آن مایه گذاشته آگاهانه هم مردم به سوی او روی آوردند(امثال مدرس و امام(ره) و بهشتی و رجایی و باهنر و..) واقعیت اینست که هیچ کس از این قاعده مستثنی نیست و ما هم مستثنی نیستیم که اگر کار ما و تلاش ما و درس خواندن ما صبغه خدایی نداشته باشد و از ناخالصیها  به طور کامل پاک نشده باشد، به هیچ هدفی نمیرسد.
به یاد داشته باشیم که ”تمام جهان در انتظار به ثمر رسیدن کامل انقلاب ما است.“



نویسنده :« سردبیر » ساعت 8:0 صبح روز چهارشنبه 87 مهر 3