*احمد خیری
دنیای پستمدرن (فرا تجددگرایی) دنیای شکستن باور انسان با یک مفهوم یا مفاهیم قابل باور است. تا چند دهه قبل، انسان مدرن غربی مفاهیم مختلفی برای ایمان داشت. مثلاً زمانی به علم ایمان آورد، ساینتیسم شکل گرفت و یا به خرد ایمان آورد، راسیو نالیسم شکل گرفت. اما با ورود به قرن بیستم انسان در باور دچار مشکل شد و نیچه در یکی از کتابهای خود صریحاً اعلام میکند در ورود به قرن بیستم خدا مرده است. جمله »خدا مرده است« یک جمله به ظاهر کفر آمیز است، که از دید ما یک انسان کافر این کلام را بر زبان آورده است. اما در بطن موضوع تصویر این معنا را دارد که انسان غربی وارد عرصهای شدهاست که هیچ چیز حتی خدا را مستحق باور ندید. یعنی دنیای پستمدرن امروز این سوال را از ما میپرسد آیا چیزی وجود دارد که لایق پرستیدن باشد؟ این یعنی بحران در معانی چون هیچ معیاری نداشتهاند که بگویند کدام بهتر است. لذا هیچ فرقی بین راهها قائل نشدهاند. این بحران در معنا باعث شده که معیار خوبی و بدی را از سطح جهان حذف کند، یعنی دیگر »بد« در این دنیا بر اثر بحران معانی بد محسوب نمیشود. تزلزل معانی و شکستن باور سبب شده انسان در نگریستن به پدیدهها آن معیارها را دیگر نداشته باشد و لذا نفس انسان خود معیار خوبی و بدی میشود. در نتیجه در این فضا به صراحت نمیشود گفت چه چیز خوب است و چه چیز بد است. در کتاب آمریکا پیشتاز انحطاط نوشته روژه گارودی به نقل از آلن کوتا نویسنده آمریکایی آمدهاست: نظام غربی به گونهای عمل میکند که فساد و انحراف از صورت انحراف در حال خارج شدن و تبدیل شدن به قوانین زیر بنایی است. البته معنای گناه و انحراف در اسلام مشخص است که شامل یک سری بایدها و نبایدهای ثابت و نه متغیر بر حسب زمان و مکان (البته نه کلیه امور) میباشد. با توجه به مطالب فوق الذکر و باتوجه به شدت گرفتن بحران معانی در غرب، شکلگیری گروههای انحرافی شدت میگیرد به طوری که بعد از جنگ جهانی دوم و به خصوص از دهه 60 به بعد بیش از 2500 گروه مذهبی و غیرمذهبی متداول در غرب شکل گرفت. علت انتخاب گروههای متال این بود که میشود گفت اکثر مکاتب اخلاقی و اعتقادی غربی مثل اومانیسم، حسگرایی، نیستگرایی، پوچگرایی، نسبیگرایی و حتی سکولاریزم، راه ترویج خود را از هنر و به خصوص سبک متال یافتهاند. به طوریکه پس از چند سال از تشکیل اولین گروهها در این سبک گذشت، متال نه تنها به صورت یک موسیقی قوی بلکه به ساختاری برای بیان عقاید افرادی که معمولاً ساختار اعتراضی و ساختار شکن داشتند مبدل شد. متال چندین زیر شاخه دارد که به طور اختصار بعضی از آنها را توضیح خواهم داد.
? هوی متال
این سبک در اواسط دهه ?? و پس از نفوذ راک بریتانیا در امریکا شکل گرفت و در واقع همان هارد راک ولی با سلیقه امریکایی بود، که در آنجا به آن کوردهای سنگینتر و شعرهای اعتراضآمیزتر اضافه کردند و سبک جدیدی به نام هوی متال را به وجود آوردند. این سبک ریشه گرفته از بلوز و راک است که در آن بلوز کمرنگ شده و دیگر فراز و نشیب ریتمها در آن از بین رفته ولی همان اثر روانی و حتی قویتر را در شنونده به وجود میآورد. در این سبک هم مانند بقیه سبکهای راک گیتار نقش محوری دارد.
از گروهها و خوانندگان موفق این سبک میشود به Ozzy Osbourne -
Manowar - Black Sabbath
- Motorhead - Iron
Maiden - اشاره کرد.
?ترش متال Thrash Metal
این سبک را اصلیترین سبک مشتق از هویمتال میدانند. گیتاری پرخاشگر، سرعتی، تکنیکی، جوی سنگین که عموماً چیزی ناموزون و فراتر از ملودی مینوازد. چیزی که شاید در اوایل کار با Speed Metal یکسان به حساب میآمد. اما گروههایی مثل متالیکا و مگادث که جزو بهترینهای این سبک بودند چیزی فراتر از این را به نمایش گذاشتند که شامل ریفهای قوی گیتار بود.
از گرههای موفق و معروف این سبک میشود بهMegadeth - Metallica - Slayer - Testament - Sepultura - Pantera - Kreatorاشاره کرد.
?پاور متال Power Metal
سبکی بسیار ریتمیک و ملودیک و با سرعت نسبتاً بالا در جمع سبکهای موسیقی متال به شمار میآید. از ویژگیهای این سبک میتوان به آواز بسیار ملودیک با صدای نسبتاً زیر و شفاف، و در عین حال قوی و قدرتمند، استفاده از گیتار سولو های همزمان و به کار بردن Double Bass Drum اشاره نمود. البته گروههایی نیز چون Children of Bodom یا Kalmah موسیقی ملودیک این سبک را با سبک آوازی موسیقی ملودیک دث متال درآمیختهاند. فضای این موسیقی عموماً حالتی حماسی و سرشار از انرژی دارد و داستانهای فانتزی از جمله مهمترین تمهای مورد علاقه موسیقیدانان پاور متال به شمار میآید.
Hammerfall- Blind Guardian - Symphony X - Children Of Bodom - Mob Rules - Iced Earth
?دوم متال Doom Metal
سبکی که سهم تکنیک را در آن بسیار بالا میدانند. سبکی بسیارآرام، وحشتآور و با یک حس سنگین. از گیتاری سنگین برای القای این حس در این سبک استفاده میکنند. دووم متال دارای چند زیر شاخه میباشد که از آن جمله میتوان به : Drone Doom. Funeral Doom. Sludge Doom. Black Doom.
Experimental. Death Doom. Traditional Doom. Stoner Doom. Gothic Doom.اشاره کرد. از گروههای و خوانندگان برتر این سبک میشود
Morphia - Anathema - Desire - Paradise Lost - My Dying Bride - Dawn of Dreams - Shape Of Despair - Monolithe - Void Of Silence - Khanate - Disembowelment - Unholy - Worshipرا نام برد.
?آلترناتیو متال Alternative Metal
به عقیده بسیاری از کارشناسان Alternative را شاید بتوان مستقلتر از باقی سبکهای متال در نظر گرفت.
سبکی که از دل هوی متال که در حقیقت هسته مرکزی موسیقی متال است بیرون آمدهاست. سبکی که همان گیتار هوی متال را دارد اما کمی با خواست عمومی منطبقتر است. با توجه به نوع موسیقی که ارائه میدهد از سبکهای دیگر متال بیشتر در دید عموم مطبوع واقع میشود. سبکی که در بدو ورودش در بردارنده Garage Punk، Funk، Rap،Industrial و چندی دیگر بود. این سبک را به درست یا غلط گاه NEW METAL و یا AGGRO METAL هم نام میبرند. ریشه اصلی موسیقی آلترناتیو متال برخلاف سایر سبکهای اصیل موسیقی متال، در موسیقی Grunge نهفته شده است و بدین سبب بسیاری آن را به عنوان یک زیر شاخه از موسیقی اصیل متال نمیشناسند.
از گروههای برجسته این سبک میشود به موارد زیر اشاره کرد:
Korn - System Of A Down - Slipknot - Godsmack - Static-X
?دث متال Death Metal
سبکیست که از دل Thrash بیرون آمده است، دارای موسیقی که سعی بر نشان دادن جنبههای مرگ، درد و وحشت از نظام اخلاقی یهودی-مسیحی دارد. موسیقی که اشعار حزنانگیز آن با صدای بلند و خشن ادا میشود. موسیقی که سرشار از ملودیهای زیبا و قوی است و از مشخصههای آن، سولوهای با تکنیک و سرعت بالاست و همانند بسیاری از شاخههای متال به مهارت فراوان در نوازندگی احتیاج دارد. این موسیقی شاید در دید عموم دارای هواداران زیادی نباشد، اما جزو قویترین سبکهای موسیقی متال به حساب میآید. این سبک خود را بیشک مدیون گروه Death میداند، به طوری که چاک شلداینر، پایهگذار گروه Death را، پدرخواندهی دث متال مینامند.
دث متال شامل زیر شاخه هایی نیز هست :Melodic Death Progressive Death Death/Thrash Old School Death ِGrindcore Gore/Death
از گروههای موفق این سبک میتوان به موارد زیر اشاره کرد- Morbid Angel - Deicide - Six Feet Under - The Crown - Children Of Bodom - Autopsy - Cannibal Corpse
?اینداستریال متال Industrial Metal
سبکی که به خاطر وجود ریتمهای سنگین که به صورت مستمر تکرار میشوند و Distortion بالا که یادآور کار یکنواخت و پر سر و صدای ماشینها در محیط صنعتی است Industrial نام گرفته و تلفیقی از موسیقی Electronic و متال است. از گروههای موفق در این زمینه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
Rammstein - Marylin Manson - Rob Zombie / White Zombie - Ministry - Devin Townsend
?اسپید متالSpeed Metal
سبکی که شاید در اوایل دهه ?? جزو پرطرفدارترین مشتقات Heavy به حساب میآمد. سبکی که طبق نامش سرعت اصلیترین خصیصه آن به حساب میآید. سوزش و خشونت خاص خودش و حملههای سریع و دقیق به گیتار دارد. چیزی که به سرعت با Thrash قرین شد و گروههای بزرگی مثل Metallica.Slayer. Megadeth . Anthrax از آن سود بردند.
?گوتیک متالGothic Metal
سبکی که جو سرد و غم انگیز Goth Rock را با صدای بلند و خشن هوی متال پیوند میزند. از ویژگیهای این سبک میتوان به استفاده گسترده از صدای زنان و سازهایی چون ویولون، هارپسیکورد و فلوت اشاره کرد. موسیقی گوتیک متال که عموماً در گامهای مینور ساخته میشود فضایی بسیار ملودراماتیک و غمناک دارد. تمهای عاشقانه و مذهبی و مسائل مربوط به مرگ و پس از مرگ، از موضوعات مورد علاقه موسیقیدانهای این سبک به شمار میآید. در بخش های نمایشی این سبک به وفور از عناصر داستانهای کهن اروپایی مانند جادوگران، خون آشامها، اژدها و غیره استفاده میگردد. از گروههای تاثیرگذار در این سبک می توان به این موارد اشاره کرد Tristania - Moonspell - Ashes You Leave - Havayoth - Draconian - The Sins Of Thy Beloved - Nightwish
?بلک متال
نیازی به توضیح بلک متال دیده نشد. اکثراً این نوع موسیقی را می شناسند. بعضی از زیر شاخه های بلک متال عبارتند ازMelodic Black Metal. Depressive And Suicidal Black Metal. Raw Black Metal. Noise Black Metal. Ambient Black Metal. Symphonic Black Metal. Old School Black Metal. از گروههای معروف در این زمینه می توان به Mayhem.Dimmu Borgir. Darkthrone. Marduk. Satyricon. Khold. Nargaroth اشاره کرد.
?
قشر مورد هدف در این گروهها اکثرا جوانها هستند، چون جوانها یا بهتر است بگوییم انسانها در یک برهه از زندگی دچار شک عقیدتی میشوند و به دنبال جواب چراهای خود میروند که اگر در این برهه از زندگی فرد با یک سری شبهات (نه جواب چراهایش) روبرو شود، شاید آنها را بپذیرد و دچار انحراف اخلاقی و عقیدتی شود. دلیل دیگری هم که میتوان آورد این است که انسان ذاتاً تنوعطلب است و از چیزهایی که او را از دیگران متمایز میکند خوشش میآید و دنبال یک سری اقلیت که در جامعه خاصند و با یک چشم دیگر به آن اقلیت نگاه میشود میروند و سعی میکنند خودشان را به آنها شبیه کنند.
شاید خیلیها بگویند موسیقی چه ربطی به مکتب و عقیده و اخلاق دارد یا اینکه من فقط موسیقی گوش میدهم و کاری به کار معنی و مفهوم ندارم. ولی چه بخواهید و چه نخواهید موسیقی و به خصوص متال تأثیر منفی خودش را میگذارد. البته نه در طول یکی-دو هفته، بلکه با مرور زمان تاثیرات مخربی بر اعصاب و روان میگذارد. البته برای کسی که با معنی و مفهوم کاری ندارد شاید از لحاظ عقیدتی تأثیر کمتری بگذارد. این سبک موسیقی فرد را از لحاظ روحی و روانی نامتعادل، پرخاشگر(اعصاب ضعیف)، شادی ظاهری در عین افسردگی درونی، استرس درونی، ترس از نیستی و نابودی و پوچگرایی، انحطاط فکری و اخلاقی و ارتباطات نامشروع جنسی دعوت و تشویق میکنند یا به هم جنسگرایی تأکید میکنند. مبنای دیگر متال و متالیستها بر نیستی و نابودی مطلق است در این بین دو دیدگاه غالب است: در دیدگاه اول کلاً معاد و آخرت را نفی میکنند و میگویند پس در دنیا به عشق و حال خودت و از هر نظری که خودت دوست داری بپرداز و یا اینکه اگر آخرتی وجود ندارد و بعد از مرگ نیستی است چه فرقی دارد که من یک سال زندگی کنم یا ده سال. دیدگاه دوم جالبتر است، اینها میگویند چون ما نمیدانیم بعد از مرگ چه اتفاقی میافتد پس چه بهتر که زودتر بمیریم و حقیقت را دریابیم از طرفی به دنیا بعد از مرگ اعتقاد ندارند و از طرفی میخواهند زود تر بمیرند تا ببینند بعد از مرگ چه اتفاقی میافتد. در این پارادوکس میگویند که خودشان هم در اعتقاد خودشان شک دارند. شایان ذکر است که این دو دیدگاه یکی از دلایل افزایش خودکشی در جوامع غربی میباشد.
ویژگی دیگر این گروه ها این است که نسبیگرا هستند یعنی خوبی و بدی را با توجه به خود و نه خدا میسنجند. یعنی هر کاری که از نظر خودت زشت است انجام نده و جالب این جاست که این شعار را میدهند ولی وقتی وارد این گروهها میشوید باید یک سری قوانین را رعایت کنید. شاید وقتی بحث متال و متالبازی میشود خیلیها یاد شیطان و شیطانپرستی میافتند. در اصل فرقههای شیطانپرستی از این سبک موسیقی استفاده میکنند تا افکار خودشان را ترویج دهند. شاید نصف گروههای متال خدا را قبول داشته باشند ولی در مجموع همه آنها با کلمهای به نام دین مخالف هستند و به خصوص مسیحیت و شاید این بر میگردد به قرن هفت میلادی و شاید هم قبل تر از دوره ی رنسانس، جهان غرب در جهت غیر دینی کردن نگاه و نگرش مردم و سست کردن علایق دینی در زندگی روزمره آنان تلاش کردهاست. به طوری که غرب در این دوره به نام امانیسم و فردگرایی به طور کامل در صدد مخالفت با حاکمیت دین بر آمد(سکولاریسم). یکی دیگر از مسایل رایج در اشعار این گروهها دعوت به خشونت و بیقانونی است که خود عامل خشونتهای خیابانی و قتل و درگیری در دنیای غرب است.
این گروهها علاوه بر استفاده ابزاری از هنر موسیقی در نوع آرایش و لباس پوشیدن و سمبل و نشانههای که استفاده میکنند، راه ترویج عقاید و افکار خود را در پیش گرفتهاند. جدای از موسیقی در نقاشیها و پوسترها و نشانههایی که منصوب به گروه خودشان است سعی میکنند عقاید و اخلاقیات خود را به بیننده انتقال دهند. معمولاً شکل ظاهری این گروهها خاص و متفاوت با عامه مردم و حتی با دیگر گروههای متال است. ولی در مجموع از رنگهای تند و تاریک مثل سیاه و قرمز و بنفش و سفید استفاده میکنند و لباسهای یک دست سیاه در بین این گروهها بیشتر متداول است که نشانه و بیانگر افسردگی و خشونت درونی است. البته نظر دیگری هم هست که خود متالیستها اعتقاد دارند متال حد نهایی موسیقی است و چون رنگ سیاه هم نهایت رنگهاست بیشتر از این رنگها استفاده میکنند، در بین آنها یک سری سمبلها و نشانهها هم رواج دارد که هر کدام فلسفه وجودی خودش را دارد. بیشتر این گروهها بر چهرههای خود ماسکهای غیر معمول و گاهاً ترسناک با چهرههایی میزنند که این هم حکایت از آن خشم درونی این افراد دارد.
این گروهها با یک مدل لباس و یک مدل آرایش می خواهند یک تفاوت بین مردم عادی و خودشان ایجاد کنند و همچنین چون اصل حرفهایی که میزنند برای عامه مردم جذابیت ندارد، با آرایشهای خاص و نوع لباس خاص، ایجاد شوق و اشتیاق میکنند.
علاوه بر این مدل لباسها و آرایشهایشان هدفمند است و به دنبال القای تفکرات خودشان هستند. خالکوبیهایی هم که میکنند دارای نوعی پیشزمینه فکری است.
متال مثل مردابی است که هر چه در آن دست و پا بزنی، بیشتر در آن غرق میشوی.
?
دنیای پستمدرن (فرا تجددگرایی) دنیای شکستن باور انسان با یک مفهوم یا مفاهیم قابل باور است. تا چند دهه قبل، انسان مدرن غربی مفاهیم مختلفی برای ایمان داشت. مثلاً زمانی به علم ایمان آورد، ساینتیسم شکل گرفت و یا به خرد ایمان آورد، راسیو نالیسم شکل گرفت. اما با ورود به قرن بیستم انسان در باور دچار مشکل شد و نیچه در یکی از کتابهای خود صریحاً اعلام میکند در ورود به قرن بیستم خدا مرده است. جمله »خدا مرده است« یک جمله به ظاهر کفر آمیز است، که از دید ما یک انسان کافر این کلام را بر زبان آورده است. اما در بطن موضوع تصویر این معنا را دارد که انسان غربی وارد عرصهای شدهاست که هیچ چیز حتی خدا را مستحق باور ندید. یعنی دنیای پستمدرن امروز این سوال را از ما میپرسد آیا چیزی وجود دارد که لایق پرستیدن باشد؟ این یعنی بحران در معانی چون هیچ معیاری نداشتهاند که بگویند کدام بهتر است. لذا هیچ فرقی بین راهها قائل نشدهاند. این بحران در معنا باعث شده که معیار خوبی و بدی را از سطح جهان حذف کند، یعنی دیگر »بد« در این دنیا بر اثر بحران معانی بد محسوب نمیشود. تزلزل معانی و شکستن باور سبب شده انسان در نگریستن به پدیدهها آن معیارها را دیگر نداشته باشد و لذا نفس انسان خود معیار خوبی و بدی میشود. در نتیجه در این فضا به صراحت نمیشود گفت چه چیز خوب است و چه چیز بد است. در کتاب آمریکا پیشتاز انحطاط نوشته روژه گارودی به نقل از آلن کوتا نویسنده آمریکایی آمدهاست: نظام غربی به گونهای عمل میکند که فساد و انحراف از صورت انحراف در حال خارج شدن و تبدیل شدن به قوانین زیر بنایی است. البته معنای گناه و انحراف در اسلام مشخص است که شامل یک سری بایدها و نبایدهای ثابت و نه متغیر بر حسب زمان و مکان (البته نه کلیه امور) میباشد. با توجه به مطالب فوق الذکر و باتوجه به شدت گرفتن بحران معانی در غرب، شکلگیری گروههای انحرافی شدت میگیرد به طوری که بعد از جنگ جهانی دوم و به خصوص از دهه 60 به بعد بیش از 2500 گروه مذهبی و غیرمذهبی متداول در غرب شکل گرفت. علت انتخاب گروههای متال این بود که میشود گفت اکثر مکاتب اخلاقی و اعتقادی غربی مثل اومانیسم، حسگرایی، نیستگرایی، پوچگرایی، نسبیگرایی و حتی سکولاریزم، راه ترویج خود را از هنر و به خصوص سبک متال یافتهاند. به طوریکه پس از چند سال از تشکیل اولین گروهها در این سبک گذشت، متال نه تنها به صورت یک موسیقی قوی بلکه به ساختاری برای بیان عقاید افرادی که معمولاً ساختار اعتراضی و ساختار شکن داشتند مبدل شد. متال چندین زیر شاخه دارد که به طور اختصار بعضی از آنها را توضیح خواهم داد.
? هوی متال
این سبک در اواسط دهه ?? و پس از نفوذ راک بریتانیا در امریکا شکل گرفت و در واقع همان هارد راک ولی با سلیقه امریکایی بود، که در آنجا به آن کوردهای سنگینتر و شعرهای اعتراضآمیزتر اضافه کردند و سبک جدیدی به نام هوی متال را به وجود آوردند. این سبک ریشه گرفته از بلوز و راک است که در آن بلوز کمرنگ شده و دیگر فراز و نشیب ریتمها در آن از بین رفته ولی همان اثر روانی و حتی قویتر را در شنونده به وجود میآورد. در این سبک هم مانند بقیه سبکهای راک گیتار نقش محوری دارد.
از گروهها و خوانندگان موفق این سبک میشود به Ozzy Osbourne -
Manowar - Black Sabbath
- Motorhead - Iron
Maiden - اشاره کرد.
?ترش متال Thrash Metal
این سبک را اصلیترین سبک مشتق از هویمتال میدانند. گیتاری پرخاشگر، سرعتی، تکنیکی، جوی سنگین که عموماً چیزی ناموزون و فراتر از ملودی مینوازد. چیزی که شاید در اوایل کار با Speed Metal یکسان به حساب میآمد. اما گروههایی مثل متالیکا و مگادث که جزو بهترینهای این سبک بودند چیزی فراتر از این را به نمایش گذاشتند که شامل ریفهای قوی گیتار بود.
از گرههای موفق و معروف این سبک میشود بهMegadeth - Metallica - Slayer - Testament - Sepultura - Pantera - Kreatorاشاره کرد.
?پاور متال Power Metal
سبکی بسیار ریتمیک و ملودیک و با سرعت نسبتاً بالا در جمع سبکهای موسیقی متال به شمار میآید. از ویژگیهای این سبک میتوان به آواز بسیار ملودیک با صدای نسبتاً زیر و شفاف، و در عین حال قوی و قدرتمند، استفاده از گیتار سولو های همزمان و به کار بردن Double Bass Drum اشاره نمود. البته گروههایی نیز چون Children of Bodom یا Kalmah موسیقی ملودیک این سبک را با سبک آوازی موسیقی ملودیک دث متال درآمیختهاند. فضای این موسیقی عموماً حالتی حماسی و سرشار از انرژی دارد و داستانهای فانتزی از جمله مهمترین تمهای مورد علاقه موسیقیدانان پاور متال به شمار میآید.
Hammerfall- Blind Guardian - Symphony X - Children Of Bodom - Mob Rules - Iced Earth
?دوم متال Doom Metal
سبکی که سهم تکنیک را در آن بسیار بالا میدانند. سبکی بسیارآرام، وحشتآور و با یک حس سنگین. از گیتاری سنگین برای القای این حس در این سبک استفاده میکنند. دووم متال دارای چند زیر شاخه میباشد که از آن جمله میتوان به : Drone Doom. Funeral Doom. Sludge Doom. Black Doom.
Experimental. Death Doom. Traditional Doom. Stoner Doom. Gothic Doom.اشاره کرد. از گروههای و خوانندگان برتر این سبک میشود
Morphia - Anathema - Desire - Paradise Lost - My Dying Bride - Dawn of Dreams - Shape Of Despair - Monolithe - Void Of Silence - Khanate - Disembowelment - Unholy - Worshipرا نام برد.
?آلترناتیو متال Alternative Metal
به عقیده بسیاری از کارشناسان Alternative را شاید بتوان مستقلتر از باقی سبکهای متال در نظر گرفت.
سبکی که از دل هوی متال که در حقیقت هسته مرکزی موسیقی متال است بیرون آمدهاست. سبکی که همان گیتار هوی متال را دارد اما کمی با خواست عمومی منطبقتر است. با توجه به نوع موسیقی که ارائه میدهد از سبکهای دیگر متال بیشتر در دید عموم مطبوع واقع میشود. سبکی که در بدو ورودش در بردارنده Garage Punk، Funk، Rap،Industrial و چندی دیگر بود. این سبک را به درست یا غلط گاه NEW METAL و یا AGGRO METAL هم نام میبرند. ریشه اصلی موسیقی آلترناتیو متال برخلاف سایر سبکهای اصیل موسیقی متال، در موسیقی Grunge نهفته شده است و بدین سبب بسیاری آن را به عنوان یک زیر شاخه از موسیقی اصیل متال نمیشناسند.
از گروههای برجسته این سبک میشود به موارد زیر اشاره کرد:
Korn - System Of A Down - Slipknot - Godsmack - Static-X
?دث متال Death Metal
سبکیست که از دل Thrash بیرون آمده است، دارای موسیقی که سعی بر نشان دادن جنبههای مرگ، درد و وحشت از نظام اخلاقی یهودی-مسیحی دارد. موسیقی که اشعار حزنانگیز آن با صدای بلند و خشن ادا میشود. موسیقی که سرشار از ملودیهای زیبا و قوی است و از مشخصههای آن، سولوهای با تکنیک و سرعت بالاست و همانند بسیاری از شاخههای متال به مهارت فراوان در نوازندگی احتیاج دارد. این موسیقی شاید در دید عموم دارای هواداران زیادی نباشد، اما جزو قویترین سبکهای موسیقی متال به حساب میآید. این سبک خود را بیشک مدیون گروه Death میداند، به طوری که چاک شلداینر، پایهگذار گروه Death را، پدرخواندهی دث متال مینامند.
دث متال شامل زیر شاخه هایی نیز هست :Melodic Death Progressive Death Death/Thrash Old School Death ِGrindcore Gore/Death
از گروههای موفق این سبک میتوان به موارد زیر اشاره کرد- Morbid Angel - Deicide - Six Feet Under - The Crown - Children Of Bodom - Autopsy - Cannibal Corpse
?اینداستریال متال Industrial Metal
سبکی که به خاطر وجود ریتمهای سنگین که به صورت مستمر تکرار میشوند و Distortion بالا که یادآور کار یکنواخت و پر سر و صدای ماشینها در محیط صنعتی است Industrial نام گرفته و تلفیقی از موسیقی Electronic و متال است. از گروههای موفق در این زمینه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
Rammstein - Marylin Manson - Rob Zombie / White Zombie - Ministry - Devin Townsend
?اسپید متالSpeed Metal
سبکی که شاید در اوایل دهه ?? جزو پرطرفدارترین مشتقات Heavy به حساب میآمد. سبکی که طبق نامش سرعت اصلیترین خصیصه آن به حساب میآید. سوزش و خشونت خاص خودش و حملههای سریع و دقیق به گیتار دارد. چیزی که به سرعت با Thrash قرین شد و گروههای بزرگی مثل Metallica.Slayer. Megadeth . Anthrax از آن سود بردند.
?گوتیک متالGothic Metal
سبکی که جو سرد و غم انگیز Goth Rock را با صدای بلند و خشن هوی متال پیوند میزند. از ویژگیهای این سبک میتوان به استفاده گسترده از صدای زنان و سازهایی چون ویولون، هارپسیکورد و فلوت اشاره کرد. موسیقی گوتیک متال که عموماً در گامهای مینور ساخته میشود فضایی بسیار ملودراماتیک و غمناک دارد. تمهای عاشقانه و مذهبی و مسائل مربوط به مرگ و پس از مرگ، از موضوعات مورد علاقه موسیقیدانهای این سبک به شمار میآید. در بخش های نمایشی این سبک به وفور از عناصر داستانهای کهن اروپایی مانند جادوگران، خون آشامها، اژدها و غیره استفاده میگردد. از گروههای تاثیرگذار در این سبک می توان به این موارد اشاره کرد Tristania - Moonspell - Ashes You Leave - Havayoth - Draconian - The Sins Of Thy Beloved - Nightwish
?بلک متال
نیازی به توضیح بلک متال دیده نشد. اکثراً این نوع موسیقی را می شناسند. بعضی از زیر شاخه های بلک متال عبارتند ازMelodic Black Metal. Depressive And Suicidal Black Metal. Raw Black Metal. Noise Black Metal. Ambient Black Metal. Symphonic Black Metal. Old School Black Metal. از گروههای معروف در این زمینه می توان به Mayhem.Dimmu Borgir. Darkthrone. Marduk. Satyricon. Khold. Nargaroth اشاره کرد.
?
قشر مورد هدف در این گروهها اکثرا جوانها هستند، چون جوانها یا بهتر است بگوییم انسانها در یک برهه از زندگی دچار شک عقیدتی میشوند و به دنبال جواب چراهای خود میروند که اگر در این برهه از زندگی فرد با یک سری شبهات (نه جواب چراهایش) روبرو شود، شاید آنها را بپذیرد و دچار انحراف اخلاقی و عقیدتی شود. دلیل دیگری هم که میتوان آورد این است که انسان ذاتاً تنوعطلب است و از چیزهایی که او را از دیگران متمایز میکند خوشش میآید و دنبال یک سری اقلیت که در جامعه خاصند و با یک چشم دیگر به آن اقلیت نگاه میشود میروند و سعی میکنند خودشان را به آنها شبیه کنند.
شاید خیلیها بگویند موسیقی چه ربطی به مکتب و عقیده و اخلاق دارد یا اینکه من فقط موسیقی گوش میدهم و کاری به کار معنی و مفهوم ندارم. ولی چه بخواهید و چه نخواهید موسیقی و به خصوص متال تأثیر منفی خودش را میگذارد. البته نه در طول یکی-دو هفته، بلکه با مرور زمان تاثیرات مخربی بر اعصاب و روان میگذارد. البته برای کسی که با معنی و مفهوم کاری ندارد شاید از لحاظ عقیدتی تأثیر کمتری بگذارد. این سبک موسیقی فرد را از لحاظ روحی و روانی نامتعادل، پرخاشگر(اعصاب ضعیف)، شادی ظاهری در عین افسردگی درونی، استرس درونی، ترس از نیستی و نابودی و پوچگرایی، انحطاط فکری و اخلاقی و ارتباطات نامشروع جنسی دعوت و تشویق میکنند یا به هم جنسگرایی تأکید میکنند. مبنای دیگر متال و متالیستها بر نیستی و نابودی مطلق است در این بین دو دیدگاه غالب است: در دیدگاه اول کلاً معاد و آخرت را نفی میکنند و میگویند پس در دنیا به عشق و حال خودت و از هر نظری که خودت دوست داری بپرداز و یا اینکه اگر آخرتی وجود ندارد و بعد از مرگ نیستی است چه فرقی دارد که من یک سال زندگی کنم یا ده سال. دیدگاه دوم جالبتر است، اینها میگویند چون ما نمیدانیم بعد از مرگ چه اتفاقی میافتد پس چه بهتر که زودتر بمیریم و حقیقت را دریابیم از طرفی به دنیا بعد از مرگ اعتقاد ندارند و از طرفی میخواهند زود تر بمیرند تا ببینند بعد از مرگ چه اتفاقی میافتد. در این پارادوکس میگویند که خودشان هم در اعتقاد خودشان شک دارند. شایان ذکر است که این دو دیدگاه یکی از دلایل افزایش خودکشی در جوامع غربی میباشد.
ویژگی دیگر این گروه ها این است که نسبیگرا هستند یعنی خوبی و بدی را با توجه به خود و نه خدا میسنجند. یعنی هر کاری که از نظر خودت زشت است انجام نده و جالب این جاست که این شعار را میدهند ولی وقتی وارد این گروهها میشوید باید یک سری قوانین را رعایت کنید. شاید وقتی بحث متال و متالبازی میشود خیلیها یاد شیطان و شیطانپرستی میافتند. در اصل فرقههای شیطانپرستی از این سبک موسیقی استفاده میکنند تا افکار خودشان را ترویج دهند. شاید نصف گروههای متال خدا را قبول داشته باشند ولی در مجموع همه آنها با کلمهای به نام دین مخالف هستند و به خصوص مسیحیت و شاید این بر میگردد به قرن هفت میلادی و شاید هم قبل تر از دوره ی رنسانس، جهان غرب در جهت غیر دینی کردن نگاه و نگرش مردم و سست کردن علایق دینی در زندگی روزمره آنان تلاش کردهاست. به طوری که غرب در این دوره به نام امانیسم و فردگرایی به طور کامل در صدد مخالفت با حاکمیت دین بر آمد(سکولاریسم). یکی دیگر از مسایل رایج در اشعار این گروهها دعوت به خشونت و بیقانونی است که خود عامل خشونتهای خیابانی و قتل و درگیری در دنیای غرب است.
این گروهها علاوه بر استفاده ابزاری از هنر موسیقی در نوع آرایش و لباس پوشیدن و سمبل و نشانههای که استفاده میکنند، راه ترویج عقاید و افکار خود را در پیش گرفتهاند. جدای از موسیقی در نقاشیها و پوسترها و نشانههایی که منصوب به گروه خودشان است سعی میکنند عقاید و اخلاقیات خود را به بیننده انتقال دهند. معمولاً شکل ظاهری این گروهها خاص و متفاوت با عامه مردم و حتی با دیگر گروههای متال است. ولی در مجموع از رنگهای تند و تاریک مثل سیاه و قرمز و بنفش و سفید استفاده میکنند و لباسهای یک دست سیاه در بین این گروهها بیشتر متداول است که نشانه و بیانگر افسردگی و خشونت درونی است. البته نظر دیگری هم هست که خود متالیستها اعتقاد دارند متال حد نهایی موسیقی است و چون رنگ سیاه هم نهایت رنگهاست بیشتر از این رنگها استفاده میکنند، در بین آنها یک سری سمبلها و نشانهها هم رواج دارد که هر کدام فلسفه وجودی خودش را دارد. بیشتر این گروهها بر چهرههای خود ماسکهای غیر معمول و گاهاً ترسناک با چهرههایی میزنند که این هم حکایت از آن خشم درونی این افراد دارد.
این گروهها با یک مدل لباس و یک مدل آرایش می خواهند یک تفاوت بین مردم عادی و خودشان ایجاد کنند و همچنین چون اصل حرفهایی که میزنند برای عامه مردم جذابیت ندارد، با آرایشهای خاص و نوع لباس خاص، ایجاد شوق و اشتیاق میکنند.
علاوه بر این مدل لباسها و آرایشهایشان هدفمند است و به دنبال القای تفکرات خودشان هستند. خالکوبیهایی هم که میکنند دارای نوعی پیشزمینه فکری است.
متال مثل مردابی است که هر چه در آن دست و پا بزنی، بیشتر در آن غرق میشوی.
?
نویسنده :« سردبیر » ساعت 3:0 عصر روز پنج شنبه 88 فروردین 20