سفارش تبلیغ
صبا ویژن


پرونده:: شیطان پرستی - .: ماهنامه دانشجویی حضور :.


*احمد خیری
دنیای پست‏مدرن (فرا تجددگرایی) دنیای شکستن باور انسان با یک مفهوم یا مفاهیم قابل باور است. تا چند دهه قبل، انسان مدرن غربی مفاهیم مختلفی برای ایمان داشت. مثلاً زمانی به علم ایمان آورد، ساینتیسم شکل گرفت و یا به خرد ایمان آورد، راسیو نالیسم شکل گرفت. اما با ورود به قرن بیستم انسان در باور دچار مشکل شد و نیچه در یکی از کتاب‏های خود صریحاً اعلام می‏کند در ورود به قرن بیستم خدا مرده است. جمله »خدا مرده است« یک جمله به ظاهر کفر آمیز است، که از دید ما یک انسان کافر این کلام را بر زبان آورده است. اما در بطن موضوع تصویر این معنا را دارد که انسان غربی وارد عرصه‏ای شده‏است که هیچ چیز حتی خدا را مستحق باور ندید. یعنی دنیای پست‏مدرن امروز این سوال را از ما می‏پرسد آیا چیزی وجود دارد که لایق پرستیدن باشد؟ این یعنی بحران در معانی چون هیچ معیاری نداشته‏اند که بگویند کدام بهتر است. لذا هیچ فرقی بین راه‏ها قائل نشده‏اند. این بحران در معنا باعث شده که معیار خوبی و بدی را از سطح جهان حذف کند، یعنی دیگر »بد« در این دنیا بر اثر بحران معانی بد محسوب نمی‏شود. تزلزل معانی و شکستن باور سبب شده انسان در نگریستن به پدیده‏ها آن معیارها را دیگر نداشته باشد و لذا نفس انسان خود معیار خوبی و بدی می‏شود. در نتیجه در این فضا به صراحت نمی‏شود گفت چه چیز خوب است و چه چیز بد است. در کتاب آمریکا پیشتاز انحطاط نوشته روژه گارودی به نقل از آلن کوتا نویسنده آمریکایی آمده‏است: نظام غربی به گونه‏ای عمل می‏کند که فساد و انحراف از صورت انحراف در حال خارج شدن و تبدیل شدن به قوانین زیر بنایی است. البته معنای گناه و انحراف در اسلام مشخص است که شامل یک سری بایدها و نبایدهای ثابت و نه متغیر بر حسب زمان و مکان (البته نه کلیه امور) می‏باشد. با توجه به مطالب فوق الذکر و باتوجه به شدت گرفتن بحران معانی در غرب، شکل‏گیری گروه‏های انحرافی شدت می‏گیرد به طوری که بعد از جنگ جهانی دوم و به خصوص از دهه 60 به بعد بیش از 2500 گروه مذهبی و غیرمذهبی متداول در غرب شکل گرفت. علت انتخاب گروه‏های متال این بود که می‏شود گفت اکثر مکاتب اخلاقی و اعتقادی غربی مثل اومانیسم، حس‏گرایی، نیست‏گرایی، پوچ‏گرایی، نسبی‏گرایی و حتی سکولاریزم، راه ترویج خود را از هنر و به خصوص سبک متال یافته‏اند. به طوری‏که پس از چند سال از تشکیل اولین گروه‏ها در این سبک گذشت، متال نه تنها به صورت یک موسیقی قوی بلکه به ساختاری برای بیان عقاید افرادی که معمولاً ساختار اعتراضی و ساختار شکن داشتند مبدل شد. متال چندین زیر شاخه دارد که به طور اختصار بعضی از آنها را توضیح خواهم داد.
? هوی متال
 این سبک در اواسط دهه ?? و پس از نفوذ راک بریتانیا در امریکا شکل گرفت و در واقع همان هارد راک ولی با سلیقه امریکایی بود، که در آن‏جا به آن کورد‌های سنگین‏تر و شعرهای اعتراض‌آمیز‌تر اضافه کردند و سبک جدیدی به نام هوی متال را به وجود آوردند. این سبک ریشه گرفته از بلوز و راک است که در آن بلوز کمرنگ شده و دیگر فراز و نشیب ریتم‌ها در آن از بین رفته ولی همان اثر روانی و حتی قوی‌تر را در شنونده به وجود می‏آورد. در این سبک هم مانند بقیه سبک‏های راک گیتار نقش محوری دارد.
از گروه‏ها و خوانندگان موفق این سبک می‌شود به Ozzy Osbourne -
Manowar - Black Sabbath
- Motorhead - Iron
Maiden - اشاره کرد.
?ترش متال Thrash Metal
این سبک را اصلی‌ترین سبک مشتق از هوی‏متال می‌دانند. گیتاری پرخاش‏گر، سرعتی، تکنیکی، جوی سنگین که عموماً چیزی نا‌موزون و فراتر از ملودی می‌نوازد. چیزی که شاید در اوایل کار با Speed Metal یکسان به حساب می‌آمد. اما گروه‏هایی مثل متالیکا و مگادث که جزو بهترین‌های این سبک بودند چیزی فراتر از این را به نمایش گذاشتند که شامل ریف‏های قوی گیتار بود.
از گره‏های موفق و معروف این سبک می‏شود بهMegadeth - Metallica - Slayer - Testament - Sepultura - Pantera - Kreatorاشاره کرد.
?پاور متال Power Metal
 سبکی بسیار ریتمیک و ملودیک و با سرعت نسبتاً بالا در جمع سبک‏های موسیقی متال به شمار می‏آید. از ویژگی‏های این سبک می‏توان به آواز بسیار ملودیک با صدای نسبتاً زیر و شفاف، و در عین حال قوی و قدرتمند، استفاده از گیتار سولو های هم‌زمان و به کار بردن Double Bass Drum اشاره نمود. البته گروه‏هایی نیز چون Children of Bodom یا Kalmah موسیقی ملودیک این سبک را با سبک آوازی موسیقی ملودیک دث متال درآمیخته‌اند. فضای این موسیقی عموماً حالتی حماسی و سرشار از انرژی دارد و داستان‌های فانتزی از جمله مهم‌ترین تم‏های مورد علاقه موسیقی‌دانان پاور متال به شمار می‌آید.
Hammerfall- Blind Guardian - Symphony X - Children Of Bodom - Mob Rules - Iced Earth
?دوم متال Doom Metal
سبکی که سهم تکنیک را در آن بسیار بالا می‌دانند. سبکی بسیارآرام، وحشت‏آور و با یک حس سنگین. از گیتاری سنگین برای القای این حس در این سبک استفاده می‌کنند. دووم متال دارای چند زیر شاخه می‏باشد که از آن جمله می‏توان به : Drone Doom. Funeral Doom. Sludge Doom. Black Doom.
Experimental. Death Doom. Traditional Doom. Stoner Doom. Gothic Doom.اشاره کرد. از گروه‏های و خوانندگان برتر این سبک می‌شود
Morphia - Anathema - Desire - Paradise Lost - My Dying Bride - Dawn of Dreams - Shape Of Despair - Monolithe - Void Of Silence - Khanate - Disembowelment - Unholy - Worshipرا نام برد.
?آلترناتیو متال Alternative Metal
به عقیده بسیاری از کارشناسان Alternative را شاید بتوان مستقل‏تر از باقی سبک‏های متال در نظر گرفت.
 سبکی که از دل هوی متال که در حقیقت هسته مرکزی موسیقی متال است بیرون آمده‏است. سبکی که همان گیتار هوی متال را دارد اما کمی با خواست عمومی منطبق‌تر است. با توجه به نوع موسیقی که ارائه می‏دهد از سبک‏های دیگر متال بیشتر در دید عموم مطبوع واقع می‌شود. سبکی که در بدو ورودش در بردارنده Garage Punk، Funk، Rap،Industrial و چندی دیگر بود. این سبک را به درست یا غلط گاه NEW METAL و یا AGGRO METAL هم نام می‌برند. ریشه اصلی موسیقی آلترناتیو متال  برخلاف سایر سبک‏های اصیل موسیقی متال، در موسیقی Grunge نهفته شده است و بدین سبب بسیاری آن را به عنوان یک زیر شاخه از موسیقی اصیل متال نمی‏شناسند.
از گروه‏های برجسته این سبک می‏شود به موارد زیر اشاره کرد:
Korn - System Of A Down - Slipknot - Godsmack - Static-X
?دث متال Death Metal
سبکی‌ست که از دل Thrash بیرون آمده است، دارای موسیقی که سعی بر نشان دادن جنبه‏های مرگ، درد و وحشت از نظام اخلاقی یهودی-مسیحی دارد. موسیقی که اشعار حزن‌انگیز آن با صدای بلند و خشن ادا می‌شود. موسیقی که سرشار از ملودی‌های زیبا و قوی است و از مشخصه‌های آن، سولوهای با تکنیک و سرعت بالاست و همانند بسیاری از شاخه‌های متال به مهارت فراوان در نوازندگی احتیاج دارد. این موسیقی شاید در دید عموم دارای هواداران زیادی نباشد، اما جزو قوی‌ترین سبک‏های موسیقی متال به حساب می‌آید. این سبک خود را بی‏شک مدیون گروه Death می‌داند، به طوری که چاک شلداینر، پایه‌گذار گروه Death را، پدرخوانده‌ی دث متال می‏نامند.
دث متال شامل زیر شاخه هایی  نیز هست :Melodic Death Progressive Death Death/Thrash Old School Death ِGrindcore Gore/Death
از گروه‏های موفق این سبک می‏توان به موارد زیر اشاره کرد- Morbid Angel - Deicide - Six Feet Under - The Crown - Children Of Bodom - Autopsy - Cannibal Corpse
?اینداستریال متال Industrial Metal
سبکی که به خاطر وجود ریتم‏های سنگین که به صورت مستمر تکرار می‌شوند و Distortion بالا که یادآور کار یک‌نواخت و پر سر و صدای ماشین‏ها در محیط صنعتی است Industrial نام گرفته و تلفیقی از موسیقی Electronic و متال است. از گروه‏های موفق در این زمینه به موارد زیر می‏توان اشاره کرد:
Rammstein - Marylin Manson - Rob Zombie / White Zombie - Ministry - Devin Townsend
?اسپید متالSpeed Metal
 سبکی که شاید در اوایل دهه ?? جزو پرطرفدارترین مشتقات Heavy به حساب می‌آمد. سبکی که طبق نامش سرعت اصلی‌ترین خصیصه آن به حساب می‌آید. سوزش و خشونت خاص خودش و حمله‌های سریع و دقیق به گیتار دارد. چیزی که به سرعت با Thrash قرین شد و گروه‏های بزرگی مثل Metallica.Slayer. Megadeth . Anthrax از آن سود بردند.
?گوتیک متالGothic Metal
 سبکی که جو سرد و غم انگیز Goth Rock را با صدای بلند و خشن هوی متال پیوند می‌زند. از ویژگی‏های این سبک می‏توان به استفاده گسترده از صدای زنان و سازهایی چون ویولون، هارپسیکورد و فلوت اشاره کرد. موسیقی گوتیک متال که عموماً در گام‏های مینور ساخته می‏شود فضایی بسیار ملودراماتیک و غمناک دارد. تم‏های عاشقانه و مذهبی و مسائل مربوط به مرگ و پس از مرگ، از موضوعات مورد علاقه موسیقی‏دان‏های این سبک به شمار می‌آید. در بخش های نمایشی این سبک به وفور از عناصر داستان‏های کهن اروپایی مانند جادوگران، خون آشام‏ها، اژدها و غیره استفاده می‏گردد. از گروه‏های تاثیرگذار در این سبک می توان به این موارد اشاره کرد Tristania - Moonspell - Ashes You Leave - Havayoth - Draconian - The Sins Of Thy Beloved - Nightwish
?بلک متال
 نیازی به توضیح بلک متال دیده نشد. اکثراً این نوع موسیقی را می شناسند. بعضی از زیر شاخه های بلک متال عبارتند ازMelodic Black Metal. Depressive And Suicidal Black Metal. Raw Black Metal. Noise Black Metal. Ambient Black Metal. Symphonic Black Metal. Old School Black Metal. از گروه‏های معروف در این زمینه می توان به Mayhem.Dimmu Borgir. Darkthrone. Marduk. Satyricon. Khold. Nargaroth  اشاره کرد.
?
قشر مورد هدف در این گروه‏ها اکثرا جوان‏ها هستند، چون جوان‏ها یا بهتر است بگوییم انسان‏ها در یک برهه از زندگی دچار شک عقیدتی می‏شوند و به دنبال جواب چراهای خود می‏روند که اگر در این برهه از زندگی فرد با یک سری شبهات (نه جواب چراهایش) روبرو شود، شاید آن‏ها را بپذیرد و دچار انحراف اخلاقی و عقیدتی شود. دلیل دیگری هم که می‏توان آورد این است که انسان ذاتاً تنوع‏طلب است و از چیزهایی که او را از دیگران متمایز می‏کند خوشش می‏آید و دنبال یک سری اقلیت که در جامعه خاصند و با یک چشم دیگر به آن اقلیت نگاه می‏شود می‏روند و سعی می‏کنند خودشان را به آن‏ها شبیه کنند.
شاید خیلی‏ها بگویند موسیقی چه ربطی به مکتب و عقیده و اخلاق دارد یا اینکه من فقط موسیقی گوش می‏دهم و کاری به کار معنی و مفهوم ندارم. ولی چه بخواهید و چه نخواهید موسیقی و به خصوص متال تأثیر منفی خودش را می‏گذارد. البته نه در طول یکی-دو هفته، بلکه با مرور زمان تاثیرات مخربی بر اعصاب و روان می‏گذارد. البته برای کسی که با معنی و مفهوم کاری ندارد شاید از لحاظ عقیدتی تأثیر کمتری بگذارد. این سبک موسیقی فرد را از لحاظ روحی و روانی نامتعادل، پرخاشگر(اعصاب ضعیف)، شادی ظاهری در عین افسردگی درونی، استرس درونی، ترس از نیستی و نابودی و پوچ‏گرایی، انحطاط فکری و اخلاقی و ارتباطات نامشروع جنسی دعوت و تشویق می‏کنند یا به هم جنس‏گرایی تأکید می‏کنند. مبنای دیگر متال و متالیست‏ها بر نیستی و نابودی مطلق است در این بین دو دیدگاه غالب است: در دیدگاه اول کلاً معاد و آخرت را نفی می‏کنند و می‏گویند  پس در دنیا به عشق و حال خودت و از هر نظری که خودت دوست داری بپرداز و یا اینکه اگر آخرتی وجود ندارد و بعد از مرگ نیستی است چه فرقی دارد که من یک سال زندگی کنم یا ده سال. دیدگاه دوم جالب‏تر است، این‏ها می‏گویند چون ما نمی‏دانیم بعد از مرگ چه اتفاقی می‏افتد پس چه بهتر که زودتر بمیریم و حقیقت را دریابیم از طرفی به دنیا بعد از مرگ اعتقاد ندارند و از طرفی می‏خواهند زود تر بمیرند تا ببینند بعد از مرگ چه اتفاقی می‏افتد. در این پارادوکس می‏گویند که خودشان هم در اعتقاد خودشان شک دارند. شایان ذکر است که این دو دیدگاه یکی از دلایل افزایش خودکشی در جوامع غربی می‏باشد.
ویژگی دیگر این گروه ها این است که نسبی‏گرا هستند یعنی خوبی و بدی را با توجه به خود و نه خدا می‏سنجند. یعنی هر کاری که از نظر خودت زشت است انجام نده و جالب این جاست که این شعار را می‏دهند ولی وقتی وارد این گروه‏ها می‏شوید باید یک سری قوانین را رعایت کنید. شاید وقتی بحث متال و متال‏بازی می‏شود خیلی‏ها یاد شیطان و شیطان‏پرستی می‏افتند. در اصل فرقه‏های شیطان‏پرستی از این سبک موسیقی استفاده می‏کنند تا افکار خودشان را ترویج دهند. شاید نصف گروه‏های متال خدا را قبول داشته باشند ولی در مجموع همه آنها با کلمه‏ای به نام دین مخالف هستند و به خصوص مسیحیت و شاید این بر می‏گردد به قرن هفت میلادی و شاید هم قبل تر از دوره ی رنسانس، جهان غرب در جهت غیر دینی کردن نگاه و نگرش مردم و سست کردن علایق دینی در زندگی روزمره آنان تلاش کرده‏است. به طوری که غرب در این دوره به نام امانیسم و فردگرایی به طور کامل در صدد مخالفت با حاکمیت دین بر آمد(سکولاریسم). یکی دیگر از مسایل رایج در اشعار این گروه‏ها دعوت به خشونت و بی‏قانونی است که خود عامل خشونت‏های خیابانی و قتل و درگیری در دنیای غرب است.
این گروه‏ها علاوه بر استفاده ابزاری از هنر موسیقی در نوع  آرایش و لباس پوشیدن و سمبل و نشانه‏های که استفاده می‏کنند، راه ترویج عقاید و افکار خود را در پیش گرفته‏اند. جدای از موسیقی در نقاشی‏ها و پوسترها و نشانه‏هایی که منصوب به گروه خودشان است سعی می‏کنند عقاید و اخلاقیات خود را به بیننده انتقال دهند. معمولاً شکل ظاهری این گروه‏ها خاص و متفاوت با عامه مردم و حتی با دیگر گروه‏های متال است. ولی در مجموع از رنگ‏های تند و تاریک مثل سیاه و قرمز و بنفش و سفید استفاده می‏کنند و لباس‏های یک دست سیاه در بین این گروه‏ها بیشتر متداول است که نشانه و بیانگر افسردگی و خشونت درونی است. البته نظر دیگری هم هست که خود متالیست‏ها اعتقاد دارند متال حد نهایی موسیقی است و چون رنگ سیاه هم نهایت رنگ‏هاست بیشتر از این رنگ‏ها استفاده می‏کنند، در بین آن‏ها یک سری سمبل‏ها و نشانه‏ها هم رواج دارد که هر کدام فلسفه وجودی خودش را دارد. بیشتر این گروه‏ها بر چهره‏های خود ماسک‏های غیر معمول و گاهاً ترسناک با چهره‏هایی می‏زنند که این هم حکایت از آن خشم درونی این افراد دارد.
این گروه‏ها با یک مدل لباس و یک مدل آرایش می خواهند یک تفاوت بین مردم عادی و خودشان ایجاد کنند و همچنین چون اصل حرف‏هایی که می‏زنند برای عامه مردم جذابیت ندارد، با آرایش‏های خاص و نوع لباس خاص، ایجاد شوق و اشتیاق می‏کنند.
علاوه بر این مدل لباس‏ها و آرایش‏هایشان هدف‏مند است و به دنبال القای تفکرات خودشان هستند. خالکوبی‏هایی هم که می‏کنند دارای نوعی پیش‏زمینه فکری است.
متال مثل مردابی است که هر چه در آن دست و پا بزنی، بیشتر در آن غرق می‏شوی.
?



نویسنده :« سردبیر » ساعت 3:0 عصر روز پنج شنبه 88 فروردین 20


*محمد جواد شعبانی
این روزها در ایران اسلامی به کرات شاهد جوانان، نوجوانان و حتی کودکانی هستیم که در قالب انگشتر، ‌گردنبند، دست‌بند، پیراهن، شلوار، کفش، ساعت و ...، به طور وسیعی از نمادهای متعلق به گروه‏های شیطان پرستی استفاده می‏کنند . البته اغلب این افراد از موضوعی به نام شیطان‌پرستی هیچ اطلاعی ندارند و هدفشان از این نوع پوشش فقط متفاوت بودن با دیگران است. به راستی اگر این افراد بدانند شیطان‏پرستی چیست و از معنی و مفهوم این علائم مطلع شوند، باز هم خود را به این نمادها مزین می‏کنند؟
?
براستی شیطان کیست و یا چیست؟ از انسان چه می‌خواهد؟ پرستش شیطان به چه معنی است؟
شیطان یک مفهوم و نماد وسوسه ‌انسانی‌ست، کسی و یا چیزی است که در فضای زندگی بشر، او را به سوی دوزخ و زندگی همراه با نکبت فرا می‌خواند. انسان امروز، در فضای زندگی مدرن، خود را ارضا شده نمی‌بیند، هنوز هم فضاهای تاریکی وجود دارد که تکنولوژی نتوانسته پاسخ روشنی به آنها بدهد. انسان معاصر نمی‌تواند به فطرت خود پشت کند، در نتیجه می‏خواهد این خلاء روحی ناشی از فقدان معنویت در زندگی را با پرستش شیطان پرکند، غافل از اینکه این خلاء، جز با معنویتی که پشتوانه‏اش خداوند عالم است بدست نمی‏آید.
در این آیین همه چیز مجاز است، هر نوع لباس، پوشاک و خوراک، و شیطان مدام از عالم تاریکی و زشتی، نوای آزادی مطلق را برای پیروانش می‏سراید. در آیین شیطان‏پرستان اعمال نامتعارفی چون نوشیدن خون، غسل با خون، خوردن اجساد مردار انسان، زنای با محارم، تجاوز در انظار عمومی، عریان شدن در میان جمع همراه با رقص آتش، همجنس‏بازی، استفاده از مشروبات الکلی، مواد مخدر و ... پاکی محسوب می‌شود. در این آیین سراسر هرزگی، هیچ‌گونه حریم و یا خط قرمزی وجود ندارد. مردان زن پرست، زنان تن‏پرست، چشمان هرزه‏بین، گام‏های هرزه پو و ...
?
نمود شیطان پرستی در لباس، آرایش و مد
اولین فصل متمایز شیطان‏پرستی نوع لباس و پوشاک است. استفاده فراوان و شدید از رنگ قرمز و سیاه در آرایش‌ها، آرایش موی سر به شکل‌های عجیب و استفاده از نمادها، بخشی از اقدامات شیطان‏پرستان در مدگرایی است. برخی از این نمادها عبارتند از:
صلیب وارونه (upside down cross): این نماد حکایت از «وارونه شدن مسیحیت دارد» و عمدتاً استهزا و سخره گرفتن این دین است. صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند.
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye): چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می‌رود. اما شیطان‌پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم «‌چشم شیطان» است و «بر همه جا نظارت و اشراف دارد».
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که «هر چه تخریب کننده است تو انجام بده» این نماد عمدتاً مورد استفاده گروه‌های هوی‌متال است.
666: این سمبل با عنوان «شماره تلفن شیطان» توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران شده اما در حقیقت متناسب است با ششمین روز خلقت، روزی که انسان خلق شد. و عدد 666 نمادی است از تکریم ترد شدن انسان از درگاه خدا، و در کل سمبلی است برای شوریدن انسان در برابر خدا، و روی برگرداندن از او.
سر بُز (Goat Head) : بز شاخدار، ‌بز مندس mendes (خدای باروی مصر باستان)، ‌بافومت. ‌این نماد ضد مسیحی است، ‌به این معنا که مسیحیان معتقدند مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب کرده‌اند.
?
نمود شیطان پرستی در موسیقی
استفاده از موسیقی مهم‏ترین ابزار این فرقه در جهت تبلیغ عقاید خود و نیز تحت تأثیر قرار دادن جامعه به خصوص قشر جوان می‏باشد. در این نوع موسیقی‏ها، گریم‌های وحشت‌ناک خواننده، اشعار تند و پرنفرت، صدای بلند و حجم بالای صدا، سرعت ملودی، استفاده از افکت‌ها و صحنه‏پردازی هول‏انگیز و نعره‌های دلخراش، هر بیننده و شنونده‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
گروه‌های موسیقی، از آنجا که خلاف ارزش‌های اجتماعی حرکت می‌کردند و تندی و اهانت ورد زبانشان بود و نهادهای اجتماعی نظیر اقتصاد، حکومت، آموزش، خانواده و دین را مورد حمله قرار می‌دادند، ظرفیت خوبی برای گرایش‌های شیطانی داشتند و از سوی دست‌های پنهان سرمایه‌داری به همین سمت منحرف شدند.
 به تدریج گروه‌هایی که دیدند حال و هوای شیطانی مورد استقبال و تبلیغات خوبی قرار می‌گیرد و می تواند ثروت و شهرت خوبی برای آنها به ارمغان بیاورد، دست به کارهای شیطانی زدند، از این‌جا بود که بلک متال یا متال جادویی و سایر شاخه‌های موسیقی هوی متال شکل گرفت. آن‏ها در بین شعارهایی نظیر عشق به مردم و عدالت، مردم را به استفاده از ماری‌جوانا دعوت می‏کنند و در حالی که به کودکان تجاوز می‏کنند، از بی‏عدالتی‏ها سخن می‏گویند!
کم‏کم گروه‏های موسیقی خودجوش مورد حمایت شرکت‌های سرمایه‌داری قرار گرفتند و گروه‌هایی نظیر هندریکس موسیقی متال را به سوی تجاری شدن سوق دادند. گروهی مثل »نیروانا« که به طور ناامیدانه‌ای از رنج و پلیدی سخن می‌گوید، با پشتیبانی شبکه »ام.تی.وی« سبک متال آلترناتیو را مطرح کرد و به شهرت و ثروت فراوانی رسید. تا جایی که امروزه خوانندگان معروف مثل مرلین منسون و گروه‌های مطرح متال کاملاً در خدمت نظام سرمایه داری قرار گرفته‌اند.
هدفی که شرکت‌های بزرگ در چند سال اخیر دنبال کرده‌اند این است که مدل بومی این گروه‌ها را در هر کشوری ایجاد کنند. کارتل‌های سرمایه‌داری و سیاسی با برنامه ریزی حساب شده و سوء استفاده از بی‌توجهی مردم توانستند یک تهدید جدی علیه خود را به فرصت تبدیل کنند. و جوانانی را که ممکن بود نظام سلطه را در هم بریزند و مدل دیگری برای زندگی بیابند، به سمت داد و فریادهای بیهوده و اعتراض بدون فکر و برنامه، جهت دادند و همت‌شان این شد که چگونه پا به ‌پای گیتار الکتریک فریاد بکشند و به زمین و زمان فحش بدهند. در واقع با استعداد و پول همین جوانان، نیروی تحول و اعتراض فعال را از آنها گرفتند!
 شیطان‌پرستی یا شیطان‌گرایی در کشور ما هنوز در دورة نمادین به سرمی‌برد و به ایدئولوژی تبدیل نشده‏است. اما در کشورهای غربی به یک ایدئولوژی سیاسی و مذهبی تبدیل شده‏است. ولی باید توجه داشت که با کارکردی که نمادها دارند، بعد از مرحلة ترویج نمادها، نوبت به انتقال ایدئولوژی‌ خواهد رسید. ایدئولوژی‏ای که هدف اصلی آن، پوچ جلوه دادن زندگی بشری و نادیده انگاشتن معنویت است. با این تفاسیر جوانان باید آگاهانه لباس بپوشند و آگاهانه زندگی کنند.
آنگاه که چراغ عالم افروز معنویت رو به افول نهد، بدیهی است که اقسام منحرف‌ترین سراب‌ها رخ نموده و انسان معاصر را به دام بلا می‏کشاند.
?



نویسنده :« سردبیر » ساعت 3:0 عصر روز پنج شنبه 88 فروردین 20