*احسان اقارضایی
چون من بسوز تا که بدانی چه میکشم!
احساس سوختن به تماشا نمیشود....
سالها و روزهای بسیاری است که از بزرگترین «حادثه» زمانه میگذرد و تو خود میدانی که از چه سخن میگویم ! حادثهای که به مثابه مدرسهای است که شاگردانش در آن محبت را با جوهر وجودی خود پاسخ میدهند. برایت از شاگردانی سخن میگویم که راه تاریخ را به سوی «نور» میگشایند. همانها که همچون نور، دیگران را ظاهر میکنند و خود را نمیبینند. همانها که برای نجات محرومان و بندگان خدا راحتی راحتطلبان را بر خود حرام و محرم به احرام »شهادت« میشوند که زیر بار هیچکس جز خدا نروند و چه زیبا خود، در موردِ خود میگویند:«ما مظلومین همیشهی تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمیداریم.»(1) برای آنها »شهادت« پایان نیست، آنها با «شهادت» زنده میشوند، مکتبشان تازه میشود و این هنر را از سالار و سرور و رهبر خود، حسین بن علی(علیهالسلام) آموختهاند. آنها عاشق کربلایند و «کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها. نه! کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست...»(2) رد پای سرخ اینان با خط سبز انتظار گره خورده است. انتظاری که سرخ است و در عین حال سبز! اینان با »امام زمان« خود عهد بستهاند و جان خود را در امتحان الهی، به میدان آوردهاند. «ما برای درک کامل ارزش راه شهیدانمان، فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم.»(3)
ادامه مطلب...
چون من بسوز تا که بدانی چه میکشم!
احساس سوختن به تماشا نمیشود....
سالها و روزهای بسیاری است که از بزرگترین «حادثه» زمانه میگذرد و تو خود میدانی که از چه سخن میگویم ! حادثهای که به مثابه مدرسهای است که شاگردانش در آن محبت را با جوهر وجودی خود پاسخ میدهند. برایت از شاگردانی سخن میگویم که راه تاریخ را به سوی «نور» میگشایند. همانها که همچون نور، دیگران را ظاهر میکنند و خود را نمیبینند. همانها که برای نجات محرومان و بندگان خدا راحتی راحتطلبان را بر خود حرام و محرم به احرام »شهادت« میشوند که زیر بار هیچکس جز خدا نروند و چه زیبا خود، در موردِ خود میگویند:«ما مظلومین همیشهی تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمیداریم.»(1) برای آنها »شهادت« پایان نیست، آنها با «شهادت» زنده میشوند، مکتبشان تازه میشود و این هنر را از سالار و سرور و رهبر خود، حسین بن علی(علیهالسلام) آموختهاند. آنها عاشق کربلایند و «کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها. نه! کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست...»(2) رد پای سرخ اینان با خط سبز انتظار گره خورده است. انتظاری که سرخ است و در عین حال سبز! اینان با »امام زمان« خود عهد بستهاند و جان خود را در امتحان الهی، به میدان آوردهاند. «ما برای درک کامل ارزش راه شهیدانمان، فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم.»(3)
ادامه مطلب...
نویسنده :« سردبیر » ساعت 10:0 صبح روز چهارشنبه 86 اسفند 15