*مجتبی تاجیک
اخیراًًً در یکی از نشریات دانشگاهی مطلبی تحت عنوان (خودتو درست کن!) در نقد مسئله ی حجاب نوشته شده بود که بهانه ای برای نوشتن مقاله ی زیر شده است. پیش از بررسی آن چند نکته را لازم است گوشزد کنیم.
1. مسائل عقیدتی و دینی مخصوص گروه خاصی نیست و در آن جای هیچ گونه نرمشی ندارد، بلکه به همه ی مردم با همه ی اختلافات در همه ی سطوح مربوط می شود. لذا هرکس حق دارد در مقابل هر مقوله ی که این مسائل را زیر سوال می برد حساسیت نشان دهد و آن را با اهتمام و احساس مسئولیت پیگیری نماید.
2. دغدغه ی حقیقی ما از این نوشته پاسخ گویی به بعضی از شبهاتی است که ممکن است پس از خواندن مقاله ی مذکور در ذهن خوانندگان ایجاد شده باشد.
3. اشکال ندارد هرکس اجتهاد کند و با دیگران مخالفت نماید البته در صورتی که فقط به خود او مربوط شود. اگر این شخص بخواهد اجتهاد خود را با اصول ثابت مذهب و صحیح که به آن دلالت دارد مخالفت نماید در این حالت باید دیدگاه های وی مورد بررسی قرار گیرد و تفاوت آن را با مبانی صحیح اسلامی توضیح داده شود.
درمورد مسئله ی حجاب در چند جای قرآن به طور دقیق راجع به حدود پوشش صحبت شده است.
1. آیه ی 31سوره ی نور
2. آیه ی 59 سوره ی احزاب
آیه ی 31سوره نور:
«قُل للمؤمنات یَغضُضنَ مِن ابصارهِنَّ و یَحفَظنَ فروجهُنَّ و لایُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَر مِنها ولْیَضرِینَ بِخُمُرهِنَّ على جیوبِهِنَّ ولا یُبدینَ زینتَهُنَّ الاّ لِبُعولَتِهِنَّ؛ به زنان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و دامن هاى خود حفظ کنند و زیورهاشان آشکار نکنند مگر آن چه پیدا است، سرپوشهای (خمر) خود بر گریبان ها بزنند و زینت هاى خود را آشکار نکنند مگر براى شوهران».
اولین مسئله ای که در آیه ی 31 سوره ی نور نویسنده مورد اجتهاد قرار گرفته است، گفته است «خطاب این آیه به مومنات است نه زنان مسلمان» پس اجباری برای زنان مسلمان در مسئله ی حجاب نیست. برای پاسخ به این شبهه ابتدا به شأن نزول این آیه توجه می کنیم:
از امام صادق (ع) روایت شده است «جوانی از انصار زنی را دید که روسری خود را به طور معمول پشت گوش انداخته بود. وقتی زن از او گذشت او را تعقیب کرد تا وارد کوچه شد. در این حین صورت جوان به استخوان یا شیشه ای که به دیوار بود گرفت و در اثر این ضربه جوان به خود آمد و دید که خون بر سینه و لباسش می ریزد. به خدمت پیغمبر رسید و قصه را عرضه داشت. بعد این آیه نازل شد.»
آنچه از شأن نزول آیه بر می آید این است که جوانی از بدحجابی زنی پیش پیغمبر شکایت کرد؛ پس در این شأن نزول متوجه می شویم که فقط زنان مؤمن مورد خطاب قرآن نیستند بلکه خطاب قرآن کلی است.
2. ابن عباس صحابی بزرگ پیغمبر و مفسر قرآن کریم در تفسیر این آیه گفت: «زن مو و سینه و دور گردن و زیر گردنش را بپوشاند».
3. در قرآن برای بیان احکامی که اجرای آن برای تمامی مسلمانان واجب است تعبیر اهل ایمان را آورده است به طور مثال:
«یا ایها الذین آمنو کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم» که اشاره به روزه دارد.
«یا ایها الذین آمنو اذا نودی للصلوة من یوم الجمعه ...» که اشاره به شرکت در نمازجمعه دارد.
«یا ایها الذین آمنو إتقو الله ذرو مابقی من الربوا...» که اشاره به حرمت ربا دارد.
«یا ایها الذین آمنو اذا قمتم الی الصلوة فاغسلو وجوهکم وایدیکم الی الکعبین ...» که به وجوب وضو مربوط می شود.
مشاهده می کنیم که در گفتار ابن عباس هیچ اشاره ای به زنان مؤمن نشده بود و لفظ زنان را به کار برده بود و همچنین در آیات بالا مشاهده می کنیم که قرآن اهل ایمان را ابتداًً مورد خطاب قرار داده است ولی بر کسی پوشیده نیست که اجرای آن بر تمام مسلمانان واجب است.
?
شبهه ی بعدی که این نویسنده مطرح کرده در مورد «خمار» آورده است و گفته است «خمر جهت استفاده بر سینه است و قرآن به صراحت از سرپوش سخن نگفته است.»
ما ابتدا دیدگاه لغت شناسان در مورد کلمه ی «خمار» که در آیه ی31 سوره ی نور «...و لیضربنهنّ بخمرهنّ علی جیوبهنّ...» گفته است می بینید.
1. ابن عباس: «شراب از آن جهت خمر نامیده شد که عقل را می پوشاند.»
2. فرهنگ لسان العرب: «خمار زن همان مقنعه است و گفته شده خمار هر آن چیزی است که زن سر خود را با آن بپوشاند.»
حال دیدگاه مفسران قرآن کریم را در راجع به آن ببینیم:
الف. المیزان: «جامه ای است که زن سر خود را با آن بپوشاند و بقیه ی آن را روی سینه اش بیندازد.»
ب. مجمع البیان: «خمر همان مقنعه است و آن پوشش سر زن است که به پیشانی آن آویخته می شود.»
ج. روح المعانی: «همان مقنعه ای است که زن بر سر دارد.»
در واقع تفسیر مذکور در مقاله ی (خودتو درس کن) در هیچ کدام از منابع تفسیر معتبر یافت نشد و ما از آن بی خبریم.
نکته ای که در اینجا مطرح است و نویسنده ی مقاله از آن بی اطلاع بوده است، این است که استفاده از خمار پیش از نزول این آیه نیز متداول بوده است و زنان برای پوشش سر خود از آن استفاده می کردند. ولی چون دامنه ی روسری خود را به روی شانه ها و یا پشت سر می افکندند قسمتی از سینه و گلو و گردن آن ها نمایان می شد که در تفسیر های مختلف از جمله «نمونه»، «جامع الجوامع»، «منهج الصادقین» به آن اشاره شده است. مرحوم طبرسی می فرماید: »زنان عرب مقنعه ها را پشت سر می انداختند و به این سبب گلو و سینه شان پیدا می شد.« پس این گفته ی نویسنده »قرآن به صراحت از سرپوش سخن نگفته و استفاده از خمر به معنی پارچه ای است که می پوشاند.«غلط است.
?
وی سپس گفته است:»قرآن در آیه [... و لیضربنهنّ بخمرهنّ علی جیوبهنّ...] قرآن از تعبیر ”علی“ و نه ”الی“ استفاده کرده است.«
در اینجا تفسیر گفته شده از آیه توسط نویسنده ی مذکورگنگ بوده است ولی تعبیر ”علی“ در »علی جیوبهنّ« به معنی احاطه و چیرگی مقنعه بر جیوب که آن را سینه و گلو و گردن تعبیر کردیم بوده است به طوری که هیچ قسمتی از آن ها بدون پوشش نباشد.
آیه ی دومی که در قرآن کریم راجع به حدود پوشش گفته شده است، آیه ی 59 سوه احزاب است که می فرماید:»یا ایها النبی قل لازواجک بناتک ونسا المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ ذلک أدنی أن یعرفن وکان الله غفوراًرحیماً؛ ای پیامبر به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو جلباب های خود را نزدیک سازند . این عمل برای شناخته شدن مطرح است بنابراین مورد اذیت قرار نخواهد گرفت و خداوند بخشنده و مهربان است.«
علامه طباطبایی در تعریف جلباب گفته اند جامه ای است یا سر تاسری و تمام بدن یا روسری مخصوص است که سر و صورت را ساتر می کند. در تفسیر نمونه هم سه تعبیر برای جلباب آمده است. چادر، مقنعه و روسری و پیراهن گشاد.
شهید مطهری در کتاب مسئله ی حجاب در توضیح کلمه ی جلباب فرموده اند: »کلمه ی جلباب از نظر مفسرین چندان روشن نیست، آنچه صحیح به نظر می رسد این است که در اصل لغت کلمه ی جلباب شامل هر جامه وسیع می شده است. ولی غالباًدر مورد روسری هایی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر باشد بکار می رفته است. ضمناً معلوم می شود دو نوع روسری برای زنان معمول بوده است یکی خمار که از نوع روسری های کو چک بوده و معمولا ً در داخل خانه از آن ها استفاده می شد، نوع دیگر روسری های بزرگ بوده است که مخصوص خارج از منزل بوده و این با روایاتی که در مورد جلباب ذکر شده سازگار است .
نکته ی مبهم این است که جلباب با خمار چه فرقی دارد. جواب اینست که از آیه ی خمار بدست می آید که زنان مقنعه و روسری داشته اند و آیه 31 سوره ی نور نحوه بستن آن را تغییر می دهد ولی آیه ی جلباب اصل پوشیدن مقنعه را تشریح می کند. به عبارت دیگر آیه ی خمار تصحیح پوشش است و آیه ی جلباب تشریع نوع خاصی از پوشش است در تفسیر نمونه آمده است: »که حکم حجاب و پوشش قبل از نزول آیه ی 59 سوره ی احزاب حکم حجاب و پوشش برای آزاد زنان قبل از این زمان نازل شده بود. ولی بعضی از روی ساده اندیشی مراقب آن نبوده اند.«
در آیه ی خمار ابتدا قرآن شیوه ی پوشیدن روسری را اصلاح می کند و سپس یک درجه به آن شدت می بخشد و می فرماید از جلباب که سر و سینه و نیم تنه را با فراخی و وسعت خود می پوشاند استفاده شود.
?
وی در مقاله ی خود گفته است »آخر در کجای قرآن سخن از اجبار و اکراه آمده است؟ کجا قرآن می فرماید وادار کنید انسان ها را به آنچه فرمان می دهم.«
ما تا به اینجا منشأ قرآنی حکم حجاب را اثبات کردیم. و در ادامه، در رد گفته ی نویسنده مذکور ادله ی خود را می آوریم.
آنچه از آیات قرآنی بدست می آید این است که در هیچ یک از آیات قرآنی نیامده که زنها در نوع و مقدار پوشش بدن (حجاب) آزاد هستند، بلکه آنچه در قرآن آمده، واجب بودن حفظ پوشش (حجاب) برای زنان است، در میان متون روایی و تاریخی پارهای موارد را مییابیم که نشان میدهد پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) از موضع حکومت درباره چگونگی حضور زنان یا مردان در اجتماع موضعگیری و دخالت کردهاند. و این امر اختصاص به آن دو بزرگوار نیز نداشته است. چند نمونه را بازگو میکنیم.
1. مرحوم کلینی نقل کرده است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
«یا اهل العراق! نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق اما تستحیون؛ای عراقیان! خبر شدهام که زنانتان در راه، با مردان برخورد میکنند؛ آیا شرم نمیکنید!»
وی در روایت دیگر آورده که حضرت فرمود:
«اما تستحیون و لا تغارون، نساؤکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج؛ آیا شرم نمیکنید و به غیرت نمیآیید، که زنانتان راهیِ بازارها و مغازهها میشوند و با افراد بیدین برخورد میکنند!»
سیاق خطاب حضرت نشان میدهد که از جایگاه حکومت چنین سرزنشی را متوجه سهلانگاری عراقیان کرده است و نه امر به معروف و نهی از منکر شخصی. خطاب کلی به عراقیان و گزارش دادن به حضرت گویای این نکته است. کما اینکه وقتی حضرت در حالی که حاکم است، آن هم با این لحن، خطابی را متوجه جامعه میکند، اصل این است که از موضع حاکمیت است و نه صرف بیان حکم شرعی یا وظیفه شخصی امر به معروف و نهی از منکر، همانند هر فرد دیگر. البته چنان که گذشت یکی از وظایف حاکم و حکومت نیز امر به معروف و نهی از منکر است.
2. عامه نقل کردهاند مردی زنصفت را پیش پیامبر(ص) آوردند که دست و پای خود را حنا گذاشته بود. حضرت پرسید: چرا چنین کرده؟ گفتند: ای رسول خدا! خود را شبیه زنان میسازد. پیامبر(ص) دستور تبعید او را به منطقهای در مدینه به نام «نقیع» صادر کرد.
3. باز عامه در نقلهای چندی آوردهاند که هنگام حج زنی خثعمی نزدیک مرکب پیامبر(ص) آمد تا سؤال خود را مطرح کند. فضل بنعباس پسر عموی پیامبر(ص) که جوان بود و پشت سر حضرت نشسته بود، به زن چشم دوخت. پیامبر(ص) که این صحنه را دید با دست چهره او را به سوی دیگر برگرداند. گویا وی دوباره از آن سو، نگاه به زن را دنبال کرد! پیامبر(ص) نیز دوباره چهره او را برگرداند و او را عملاً از این کار بازداشت.
?
هم چنین حریم خصوصی افراد از نظر اسلام محترم است ولی وقتی این حریم باعث به خطر انداختن سلامت روانی جامعه باشد چون حکومت اسلامی در قبال روان جامعه مسئولیت دارد و در این باره حساس است. پس در مقابل آن موضع گیری خواهد کرد.
حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد و به تشخیص نوع مردم و مسئولین امر موجب مفسده شد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی ازمنکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حداقل حجاب را الزامی کند. حدود حجاب شرعی در کتب فقهی کاملاً معین شده است.
?
در پایان گفتار هایی از امام خمینی(ره) در مورد حجاب می آوریم:
صحیفه امام/ج5/ص294 /مصاحبه با کرککروفت درباره اسلام/ص291:
. در جامعه ایران چه تغییراتى را شما در موقعیت زن، مورد نیاز حس مىکنید؟ و به نظر شما دولت اسلامى چگونه شرایط زنان را تغییر خواهد داد؟ مثل اشتغال به کارهاى دولتى و کار کردن در حرفههاى مختلف مانند پزشکى، مهندسى و غیره و نیز شرایطى چون طلاق، سقط جنین، حق مسافرت و پوشیدن اجبارى چادر؟
-تبلیغات سوء شاه و کسانى که با پول شاه خریده شدهاند، چنان موضوع آزادى زن را براى مردم مشتبه کردهاند که خیال مىکنند، فقط اسلام آمده است که زن را خانهنشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن زن مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهاى دولتى انجام دهد؟ چرا با مسافرت کردن زن مخالفت کنیم؟ زن، چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هر گز با مرد فرقى ندارد. آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مىتواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمىتوانیم و اسلام نمىخواهد که زن به عنوان یک شىء و یک عروسک در دست ما باشد.
اسلام مىخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هر گز اجازه نمىدهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند.
صحیفه امام/ ج10/ص 104/مصاحبه با اوریانا فالاچى(مسائل مختلف ایران و جهان)ص91
این چادر، آیا صحیح است که این زنها خود را در زیر چادر مخفى کنند؟ این زنها در انقلاب شرکت کردند. کشته دادند. زندان رفتند. مبارزه کردند، این چادر هم یک رسم از قدیم ماندهاى است. حالا دیگر دنیا هم عوض شده. حالا این صحیح است که مثلًا اینها خودشان را مخفى کنند؟
اولًا اینکه این یک اختیارى است براى آنها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقى دارید که اختیار را از دستشان بگیرید؟ ما اعلام مىکنیم به زنها که هر کس چادر مىخواهد یا هر کس پوشش اسلامى، بیاید بیرون. از 35 میلیون جمعیت ما 33 میلیونش بیرون مىآید. شما چه حقى دارید که جلو اینها را بگیرید؟ این چه دیکتاتورى است که شما نسبت به زنها دارید؟ و ثانیاً اینکه ما یک پوشش خاصى را نمىگوییم. براى حدود زنهایى که به سن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزى نیست. ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مىکنند و مىآیند، یک فوج را دنبال خودشان مىکشند، اینها را داریم جلوشان را مىگیریم. شما هم دلتان نسوزد.
»حجاب اسلامى یعنى حجاب وقار، حجاب شخصیت، ساخته من فقیه نیست« این نص صریح قرآن است. آن قدرى که قرآن مجید بیان کرده، نه ما مى توانیم از آن حدود (محدوده) خارج شویم و نه زنانى که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانى هستند.
?
استفتاء از محضر امام:
آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منکر آن و کسانی که به این دستور الهی خصوصاً در جامعه ی اسلامی بی اعتنایی می کنند چه حکمی دارد؟
جواب:
اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن، منکر حکم ضروری را دارد و منکر ضروری محکوم به کفر است مگر اینکه معلوم باشد منکر خدا یا رسول نیست.
?
منابع:
1. تفسیر المیزان
2. تفسیر نمونه
3. چادر ومقنعه از دیدگاه قران وحدیث .اکرم سادات دهقانی
4. حریم عفاف (حجاب ونگاه)نوشته روح الله حسینیان
5. حجاب تاثیر آن برسلامت جامعه.عباس رجبی. انتشارت موسسه امام خمینی (ره)
6. صحیفه امام خمینی(ره)
7. در جستجوی راه امام از کلام امام خمینی (ره) انتشارات امیر کبیر
8. زن ز دیدگاه امام خمینی (ره)
9. مجموعه مقالات سایت حوزه علمیه قم
نویسنده :« سردبیر » ساعت 3:57 عصر روز دوشنبه 88 مهر 27