«سلام» نام خداست و سلام علیکم یعنی خدا باشماست
سلام علیکم؛
متن زیر برگرفتهای از گفتارهای شهید آوینی)کتاب نسیم حیات) تقدیم به همه مجاهدان راه حق...
یکی بود یکی نبود،
غیر از خدا هیچ کی نبود.
زیر گنبد کبود یه جایی بود،
دورِ دور
سر راه کاروانهای غریب
دورتر از دریای شور
دورِ دور.
زیر گنبد کبود آسمون
رو زمین
اونجا که آدم خلیفه خداس یه جایی بود، راس راسکی،
نه مثِ کشور شاه پریون
زیر دریای قشنگ آسمون
یه کویر خشکی بود
مثل تنور
گرمِ گرم.
مردمش،
با دلی مثل بلور
نرمِ نرم.
نرمِ نرم، با فطرتی سالم و خوب.
اما حیف؛
زیر ظلم
زیر زور.
کَم کَمک شیطون کور
داشت از اونها همه چیزو می گرفت؛
روزه و نمازشون، دعا و نیازشون.
آب نبود تشنه بودن، نون نبود گشنه بودن
منتظر بودن که یک کسی بیاد
براشون نور بیاره
خبر از اون جاهای دور بیاره...
یکی بود یکی نبود،
زیر گنبد کبود، یه مردی بود
پیرِ پیر؛
نه! زیاد پیر نبود،
اما چهرهش مث پیرا مینمود
همه چیزی که داشت، سه تا بود؛
یه دل پاک وسفید،
یه تن سیاه و یه قصه تلخ.
پیرمرد قصه میگفت:
تو افقِ سراب دور،
آسمون یه دریای پر آبِ دور،
اگه بارون نباره،
من چی بگم؟
خدا اون روز رو نیاره.
یکی بود یکی نبود،
زیر گنبد کبود یه جایی بود،
دورِ دور.
غیر از اون کس که حساب همه رو همیشه داشت،
هیچ کسی
خبر از اونجا نداشت.
دورِ دور
نه کسی اونجا می رفت،
نه از اونجا کسی اینجا می اومد
غیر باد،
و جوونای جهاد....
نویسنده :« سردبیر » ساعت 8:17 عصر روز چهارشنبه 87 مرداد 9